برای تجربه سریعتر، با کیفیتتر و بدون تبلیغات مزاحم، اپلیکیشن جدید رو دانلود کنید.
ویژگیهای جدید:
✅ سرعت بالاتر
✅ کیفیت بهتر تصاویر
✅ دانلود مستقیم فیلمها و سریالها
✅ رابط کاربری ساده و کاربرپسند
همین حالا اپلیکیشن رو دانلود کنید و تجربه بهتری از تماشای فیلمها داشته باشید!
5 ماه قبل
دانلود رایگان...
نهایت لذت با دانلود رایگان و تماشای فیلم در کنار خانواده...!
در حال تکمیل آرشیو هستیم...!
ابتدا فیلم ها...!
سپس سریالها...!
دو هفته پس از خودکشی دختر جوانی به نام هانا، همکلاسیاش کلی جنسن که به او علاقه داشت، جعبهی مرموزی روی ایوان خانه پیدا میکند که ممکن است دلایل خودکشی او را در بر داشته باشد...
دو هفته پس از خودکشی دختر جوانی به نام هانا، همکلاسیاش کلی جنسن که به او علاقه داشت، جعبهی مرموزی روی ایوان خانه پیدا میکند که ممکن است دلایل خودکشی او را در بر داشته باشد...
**وقتی همه در زندگی یکدیگر تأثیر میگذارند!**
**_فصل ۰۱:_**
بله، من از دوران واکمن هستم. کاستها، ضبط صوت، من در روزهای پایانی آن زمان زندگی کردهام و از همه آنها لذت بردهام. هنوز هم چند کاست قدیمی دارم که باید پیدایشان کنم، اما دستگاهی برای پخش آنها ندارم. به هر حال، وقتی درباره این سریال شنیدم که چگونه از آن تکنولوژیهای قدیمی برای روایت یک درام هیجانی...
**وقتی همه در زندگی یکدیگر تأثیر میگذارند!**
**_فصل ۰۱:_**
بله، من از دوران واکمن هستم. کاستها، ضبط صوت، من در روزهای پایانی آن زمان زندگی کردهام و از همه آنها لذت بردهام. هنوز هم چند کاست قدیمی دارم که باید پیدایشان کنم، اما دستگاهی برای پخش آنها ندارم. به هر حال، وقتی درباره این سریال شنیدم که چگونه از آن تکنولوژیهای قدیمی برای روایت یک درام هیجانی استفاده شده، بسیار خوشحال شدم. هر قسمت به تعداد کاستها و طرفهای آن نامگذاری شده است. شاید نسل جدید این را درک نکند. با اینکه داستان مهم است و بر روی حقیقت تمرکز دارد، پیام آن بسیار قوی است.
این سریال یکی از بهترین آثار debut از سال ۲۰۱۷ است. نتفلیکس معمولاً موفق است و این سریال هم موفق بوده است. پس از بسیاری از نقدهای خوب، تصمیم گرفتم آن را ببینم تا بفهمم موضوعش چیست. در نهایت، ناامید نشدم. اما به آن اندازه که انتظار داشتم، خوب نبود، به جز پیام بسیار مهمی که در دنیای امروز دارد. فکر میکنم داستان را کش دادهاند. کل فصل باید فقط نیمی از آن تعداد قسمتها میبود تا داستانها فشردهتر و روایت سریعتری داشته باشند. صحنه خودکشی واقعاً مرا ترساند. خیلی قوی بود و قطعاً من مخالف نشان دادن آن به جوانان هستم.
داستان درباره پسری است که جعبهای از کاستها را از دختری مرده دریافت میکند. دختری که خودکشی کرده و این کاستها را ضبط کرده تا بگوید چه چیزی او را به این تصمیم وحشتناک کشاند. همه کسانی که در زندگیاش تأثیر گذاشتهاند تا به مرگ او برسد، این کاستها را دریافت میکنند و در نهایت پایان داستان یک معماست که در قسمت آخر گفته میشود. اما قبل از آن، نحوه پیشرفت داستان بین شخصیتهایی که در آن دخیلاند، نشان داده میشود که تصمیم میگیرند این تلاش را متوقف کنند. این کار به این سادگی متوقف نمیشود و دلایل آن فاش میشود.
در ابتدا فکر میکردم این یک فصل است، اما اکنون پس از قسمت آخر، مطمئنم که فصل دوم در راه است. آنها همچنین این موضوع را اعلام کردهاند. بازیها و تولید این سریال بسیار خوب است. بسیاری از بازیگران را میتوان نام برد، اما دیلن مینت و کاترین لنگفورد در صدر لیست هستند. امیدوارم در فصلهای بعدی بیشتر از آنچه که این فصل نشان داده، ببینم. هنوز زود است، اما به نظر میرسد که اشتباهات کمی وجود دارد. امیدوارم اینجا به پایان برسد، اما ممکن است وسوسه شوند که سریال را ادامه دهند. به هر حال، تماشای این سریال خوب است و قطعاً یکی از بهترینهای غولهای استریم خواهد ماند! بنابراین زودتر از دیرتر آن را تماشا کنید!
**۷.۵/۱۰**
سریال «۱۳ دلیل برای اینکه» واقعاً خودکشی را جذاب نشان میدهد. این یک پیام خطرناک است. هانا بیکر در طول سریال انتخابهای بد زیادی انجام داد. او به پسران خطرناک و خودخواه جذب میشد، پسران خوب را نادیده میگرفت و نتوانست به دوستی که در همان اتاق مورد آزار قرار میگرفت کمک کند. او خود را مست میکرد، به چیزهای بیمعنی اهمیت میداد و سپس تصمیم میگیرد بهترین مکان برای برهنه شدن در حمام داغ همان پسری باشد که به تازگی شاهد تجاوز به دوستش بود. وقتی که او به شدت در حال تجاوز است، آیا واقعاً متعجب است؟ البته هرگز هیچ توجیهی برای تجاوز وجود ندارد. با این حال، یک دختر باید از موقعیتهای خطرناک آگاه باشد. اگر شما در معرض مستی شدید یا مواد مخدر باشید یا معمولاً در حمام داغ تجاوزگران برهنه یا نیمهبرهنه باشید، احتمالاً مورد سوءاستفاده قرار گرفتن به طرز چشمگیری افزایش مییابد.
فصل ۲ حتی بیشتر از فصل اول آزاردهنده است. چرا؟ زیرا بهگونهای تلاش میکند تا همه زنان را بهعنوان قربانیان طبیعی که در مشیت پسران و مردان شرور هستند، به تصویر بکشد... همیشه. هیچ چیزی تقصیر دختران نیست. هرگز. گویی این پیام به اندازه کافی بد نیست، هانا فرصتی برای بازگشت از بهشت به زمین بهعنوان یک روح پیدا میکند و میبیند که مردم چقدر بدون او ویران شدهاند. این بهطور حتم خودکشیهای واقعی افرادی خودشیفته را الهام میکند که احساس میکنند دنیا دور آنها و مشکلات عاشقانه احمقانهشان میچرخد. آنها متوجه نمیشوند که وقتی مردهاید، شما مردهاید. شما نمیتوانید ببینید که همه چگونه به خاطر رفتن شما ویران میشوند. همهچیز تمام شده است. برای همیشه.
در نهایت، هیچکس به اینکه شما به چه کسی علاقه دارید یا چه کسی در حال دستکاری شما است، اهمیت نمیدهد. چرا کمی وقت صرف انجام تکالیف خود نمیکنید و از مزاحمت و احمق بودن دور میشوید؟ امتحان کنید! شاید بتوانید چیزی مثبت به جامعه اضافه کنید بهجای اینکه جهان را با یک سری بیمعنا و احساسی آلوده کنید.
سوارکاری که با هانا بیکر و انگیزههای او که او را به خودکشی کشاند شروع شد، سرانجام به پایان رسید. همهی افرادی که در این نوارهای جنجالی درگیر بودند، به طور غیرقابل اصلاح آسیب دیدهاند، بهخصوص کلای جنسن، که در ده قسمت پایانی با پیچیدگیهای بیشتری مواجه میشود.
برای سریالی که به این مدت ادامه یافته است، ملودرام همچنان افزایش مییابد. فصل اول بدون نقص نیست اما از همه چیزهایی که بعد از آن آمده، برتر است. فصل ۲ یک خوابآور طولانی و کش آمده بود که تا فینال هیچ چالهای نداشت و ما را با ناراحتکنندهترین صحنه در کل سریال (شاید حتی در کل نتفلیکس) روبرو کرد. بله، حتی بیشتر از صحنه خودکشی در وان در پایان فصل ۱.
در حالی که فصل ۳ بهبود قابل توجهی نسبت به ۲ داشت، با این حال سؤال "چرا این هنوز ادامه دارد؟" را نادیده میگیرد، حداقل شخصیت جدید آنی با داستانی شبیه به واقعیت وارد میشود، زیرا این را نمیتوان برای هیچ یک از شخصیتهای جدید دیگر گفت، هرچند استفاده از او به شدت مشکلزا میشود (به شما یک اشاره میکنم، شامل نجات یک متجاوز است). تعدادی از بازیگران پشتیبان در فصلهای دوم و سوم وارد میشوند و سپس تقریباً بدون هیچ توضیحی ناپدید میشوند.
به نظر میرسد نویسندگان هیچ ایدهای از رفتار نوجوانان معاصر ندارند و هر کلمهای را با یک فحش پر میکنند و زندگی آنها یک اپرای غولپیکر است. ممکن است اینگونه باشد که برخی از نسل Z زندگی خود را میبینند اما **_۱۳RW_** در سطح دیگری است. آزار و اذیتهایی که به خودکشی منجر میشود، متأسفانه بسیار رایج است، اما آیا کسی (قبل از انتشار سریال) واقعاً تلاش کرده است که مشخص کند چه کسی را برای تصمیم نهایی خود مقصر میداند؟
یکی از نکات مثبتی که میتوان به کل سریال داد، بازیهای متعهدانه بازیگران جوان آن است (واژه "جوان" واژه قوی است، با توجه به اینکه بازیگر پشت سر آزارگر اجتماعی مونتگومری در اوایل سی سالگی است). با متریالی که به آنها داده شده، کاترین لنگفورد (هانا)، مایلز هایزر (الکس)، آلیشا بو (جسیکا)، براندون فلین (جاستین)، تیموتی گرانادروس (مونتی) - بهویژه در فصل ۴ - واقعاً از نقاط قوت خود استفاده میکنند. اما قابل توجهترین عملکرد به دوین دروید بهعنوان عکاس سالنامه تیلتور اختصاص دارد.
سفر تایر، بدون شک، هارترین و دلخراشترین داستان است، زیرا او بهعنوان یکی از واقعیترین تصویرها از یک نوجوان - صرفنظر از نسل - در تلویزیون است. او یک پسر خوب است، اما همه او را بهعنوان فردی عجیب و غریب شناسایی میکنند و در مورد نوارهای مذکور بهعنوان یکی از بدترین سوژهها دیده میشود (جرمش بهعنوان یک مزاحم)، با اینکه همان نوارها شامل یک متجاوز سریالی، یک دروغگوی آسیبشناسی، یک معلم ترسو، یک دوست خیانتکار و یک سخنران شلخته است.
جایزه توسعه شخصیت به براندون فلین تعلق میگیرد که جاستین فولی، پسری مشکلدار از یک خانواده شکسته و آزاردهنده را به زندگی میآورد. کتابی که این سریال بر اساس آن ساخته شده، به این جزئیات نمیپردازد اما رفتار دچار افت فلین بهخوبی با داستان اعتیاد جاستین همخوانی دارد. او از گازگرفتن به دوست دخترش درباره تجاوز و حل مشکلات با تهدیدهای مبهم به خشونت به کسی تبدیل میشود که بینندگان واقعاً برای او دلسوزی میکنند، برادر سرپرستی و محافظتی برای کلای. این تا زمانی است که زندگیاش در خیابانها به او برسد و او متوجه میشود که در جایی در طول مسیر به ایدز مبتلا شده است. این موضوع در حدود اواسط فصل ۴ بهصورت گذرا ذکر میشود و در پایان طولانی سریال به آن اشاره میشود.
نمیدانم باید این را به چه کسی نسبت داد، بهنظر میرسد که شورانرها میخواستند به چیزی بزرگ برسند. و هیچ چیزی بزرگتر از کشتن یک شخصیت اصلی و خوب توسعهیافته (که توسط یک مرد همجنسگرا بازی میشود) با تصورات قدیمی یک بیماری که بهطور بحثبرانگیز به تصویر کشیده شده است، در ۹۰ دقیقه پایانی نمایش شما نیست.
فصل ۱: ۸۶٪ | فصل ۲: ۲۲٪ | فصل ۳: ۴۲٪ | فصل ۴: ۳۶٪ | میانگین: ۴۶.۵٪
بنابراین، آنچه ما داریم یک بازی مقصر است. یک بازی مقصری که مسئولیت خودکشی را از فرد به همه دیگران منتقل میکند و تقریباً میگوید که تصمیم به خودکشی توسط دیگران گرفته میشود.
و سپس، گویی میخواهد بزرگترین تفاوت را بین نسل هزاره و بقیه نشان دهد، تقریباً بهگونهای تلاش میکند تا بگوید که مردم بر اساس آنچه دیگران فکر میکنند، نظر خود را نمیسازند و برای مستقل بودن اشتباهند.
پیام واضح است، بگذارید دیگران بهجای شما فکر کنند تا به مرگ شما برسند.
**خلاصه کوتاه: این سریال با شروع خوب، به یک برنامه سیاسی بیارزش تبدیل شد.**
۱. فصل خوب است
۲. فصل بهتر است
۳. فصل بد است و شروع به نشان دادن علائم پروپاگاندا کرده است
۴. فصل بدترین است و یک پروپاگاندا خالص است
**_قبل از ادامه خواندن، بدانید که نقد من شامل اسپویل خواهد بود._**
من فصل اول را تماشا کردم و این نتیجهگیری را از این سریال گرفتم: هانا بیکر (دختری که خودکشی کرد) یک دختر دراماتی بود که اشتباهات زیادی مرتکب شد، در سرش خیلی روشن نبود و بهجای اینکه چیزها را درست کند، تصمیم به پایان دادن به زندگیاش و مقصر کردن دیگران گرفت. او قطعاً یک دختر احمق بود. چه کسی در مدرسه مورد آزار قرار نمیگیرد؟ من هم وقتی کودک بودم مورد آزار قرار گرفتم. مطمئنم خیلیهای شما هم مورد آزار قرار گرفتید، اما این به این معنی نیست که شما باید خودکشی کنید. شما باید ادامه دهید و بر روی چیزهای مهمتری مانند آینده و تحصیل خود تمرکز کنید بهجای آن نوجوانان احمق. از همهچیزهایی که در فصل اول دیدم، فقط دو جرم دیدم: تجاوز و آزار جنسی. هانا دید که همکلاسیاش توسط همکلاسی دیگرش مورد تجاوز قرار میگیرد. او چندین بار توسط همان شخص و شخص دیگری (مارکوس، در یک رستوران) بهطور جنسی مورد آزار قرار گرفت، اما بهجای اینکه به والدینش بگوید و به ایستگاه پلیس برود، ساکت ماند. اما احمقترین کاری که کرد این بود که شب به مهمانی خانه متجاوز رفت و در حمام داغ او نیمهبرهنه شد که بهطور واضح منجر به تجاوز او شد. واقعاً چه انتظاری داشتید؟ میدانید که این پسر یک متجاوز است، اما شب به مهمانیاش میروید، در حمام داغش نیمهبرهنه میشوید و در نهایت تنها با او در حمام میمانید؟ چقدر باید احمق باشید که این کار را انجام دهید؟ اما احمقبازی او به همین جا ختم نمیشود. بعد از اینکه او توسط آن پسر مورد تجاوز قرار میگیرد، بهجای اینکه بالاخره به ایستگاه پلیس برود، دوباره آن را بهعنوان یک راز نگه میدارد و طوری رفتار میکند که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است. بعداً به مشاور مدرسه مراجعه میکند و سعی میکند درباره آن صحبت کند، اما این کار را نمیکند. او فقط به او پاسخهای معماگونه میدهد وقتی مشاور در حال پرسیدن سوالات درست است. در نهایت او به او میگوید که "یا باید درباره آن صحبت کنید و ما سعی خواهیم کرد کمک کنیم، یا باید ادامه دهید"، زیرا اگر قربانی درباره آن صحبت نکند، هیچکس نمیتواند به آنها کمک کند. این تنها راه است. و همانطور که همیشه، هانا در اینجا هم شکست میخورد و از اعتراف به آنچه اتفاق افتاده امتناع میکند و بهجای آن تصمیم به خودکشی میگیرد و سپس نوارهای صوتی را ضبط میکند که در آن بسیاری از بچهها را به خاطر خودکشیاش مقصر میداند، حتی بچههای خوبی که لیاقتش را نداشتند. بهعنوان مثال، رایان شعر او را بدون رضایت او منتشر میکند چرا که فکر میکند هر آنچه او نوشته زیبا بوده (کاملاً روشن است که نیت او خوب است)، اما هانا ناراحت میشود و نام او را در لیست آزاردهندگانش قرار میدهد. بله، این بچهها نوجوان هستند، آنها کامل نیستند، اشتباه میکنند، این طبیعی است. در کل، من فکر میکنم هانا فقط یک دختر خودکشیطلب بود که بالاخره دیر یا زود در زندگیاش خودکشی میکرد زیرا او بیش از حد حساس و احمق بود و معمولاً این دو چیز با هم درست نمیشوند. اگر این مدرسه نبود، مطمئنم که در جایی دیگر چیزی دیگری او را به خودکشی میکشاند، شاید همکارش چیزی بد بگوید و غیره... نتیجهگیری این است که: زندگی کامل نیست. نوجوانان کامل نیستند. بچهها میتوانند بد و آزاردهنده باشند، اما شما باید ادامه دهید و اگر با هر جرم جدی مانند تجاوز روبرو شدید، به ایستگاه پلیس بروید و درباره آن صحبت کنید! چیزهایی که هانا هرگز انجام نداد. بهطور کلی، او یک دختر احمق بود که اشتباهات زیادی مرتکب شد.
فصل دوم بهتر است. چیز زیادی برای گفتن ندارد، اما جذابتر است.
فصل سوم نشاندهنده علائم پروپاگاندا است. جسیکا به یک فرد دیوانه فمینیستی تبدیل میشود. این فصل هم کشدار و کند است و آنها این شخصیت جدید آنی - دختر آفریقایی را به عنوان شخصیت اصلی برای روایت داستان معرفی میکنند. شخصیت او بسیار سطحی، خستهکننده و غیرجذاب است. او وحشتناک است. هر چیز درباره او آزاردهنده است، صدایش، شخصیتش، دروغهایش، همهچیز. او از هیچجا آمده است، حتی با شخصیتهای اصلی همخوانی ندارد. و لهجه احمقانهاش هم به این موضوع کمکی نمیکند. او طوری به نظر میرسد که سازندگان سریال فقط او را انتخاب کرده و در این سریال قرار دادهاند بهخاطر لهجه احمقانهاش. او حس میکند که در این سریال جایی ندارد. خدا، او چقدر خستهکننده و آزاردهنده است... هر بار که لهجهاش را میشنوم، میخواهم این سریال را خاموش کنم. پایان هم بیارزش است. الکس، بروس را میکشد. جسیکای سرددل فمینیست به کمک نمیآید و آنها اجازه میدهند بروس غرق شود و این دختر آفریقایی احمق آنها را پوشش میدهد و مقصر را مونتی میداند.
فصل چهارم بدترین فصل است. این صرفاً یک پروپاگاندای LGBT است! من شمارش کردم و ۱۲ شخصیت همجنسگرا شدند! فکر میکنم این خیلی زیاد است و حتی واقعگرایانه نیست. این فصل صرفاً یک دستور کار سیاسی خالص است. لیبرالها اینجا فشار زیادی میآورند، حتی پادشاه و ملکه بالماسکه را به دو زوج همجنسگرا تبدیل میکنند که همه برایشان دست میزنند حتی والدین خودشان. و شخصیت جسیکا هنوز هم به عنوان یک فمینیست بد است. به نظر میرسد که یک نوجوان آمریکایی لیبرال فمینیست این زباله را نوشته است. این یک زباله خالص است. من به آن ۳/۱۰ میدهم، زیرا داستان به خودی خود بد نیست، اما این پروپاگاندای احمقانه سریال را خراب میکند. در نهایت، خوشبختانه، ما آن دختر آزاردهنده با لهجه انگلیسی را که داستان را روایت میکند، نداریم.
تأسفانگیزترین چیز این است که ایالات متحده در گذشته بهترین سریالها و فیلمها را میساخت، مانند دهه ۹۰ و اوایل ۲۰۰۰، اما آنچه امروز میسازند صرفاً زباله پروپاگاندایی است. این کشور به یک کشور پروپاگاندای سیاسی تبدیل شده است با کیفیت پایین در فیلمها و سریالها. فقط ناراحتکننده است.
نکته: برای تماشا با زیرنویس چسبیده لطفا از برنامههایی مثل MXPlayer استفاده بفرمایید تمامی عناوین دارای زیرنویس چسبیده سافت ساب میباشند.
لینکهای دانلود با کیفیت فوقالعاده، فقط برای مشترکین ویژه!
من تمامی فصلای این سریال رو دیدم به نظرم بیشتر از یه سرگرمی باید بهش نگاه کرد چون سریال داخل هر فصلی حرفای خیلی زیادی برای گفتن داره فصل ۱ و ۲ خوب بود اوکی بود ولی فصل ۳ از فصل ۱ و ۲ هم هیجانش بیشتر و دارک تر بود شاید از موضوع اصلی که داخل فصل ۱ و ۲ بود خارج شده بود ولی به تظرم به خودس خودش خوب عمل کرده سریال نکته های مثبت خیلی زیادی داره از بازی بازیگرا تا محتواهایی که بهمون میگه از تجاوز و خودکشی و بحران نوجوانی و فرهنگ امریکا تا افسردگی و مواد مخدر و مسئله خانواده و دوستان اگر به فیلمای تینیجری علاقه مندین یکی از بهترین سریالا توی این ژانره
0
0
8 ماه قبل
پاسخ
نمایش دیدگاه حاوی اسپویل
کاربر
من فقط فصل یکش دیدم.بقیش اصلا ندیدم به نظرم داستان همون فصل یک تمام میشه تواوج
0
0
8 ماه قبل
پاسخ
نمایش دیدگاه حاوی اسپویل
کاربر
وقتی فصل ۴ رو دیدید و تموم شد به خودتون میگید کاش هیچوقت نمیدیدمش
0
0
8 ماه قبل
پاسخ
نمایش دیدگاه حاوی اسپویل
کاربر
چرا ؟ برای خوب بودن یا بد بودنش؟
0
0
8 ماه قبل
پاسخ
نمایش دیدگاه حاوی اسپویل
کاربر
فقط فصل۱و۲ رو ببینید فصل۳و۴ اصلا بیربطن به سریال
0
0
8 ماه قبل
پاسخ
نمایش دیدگاه حاوی اسپویل
کاربر
عالییییییییییییی
0
0
8 ماه قبل
پاسخ
کاربر
سریال گیرا ، جذاب و دیدنیه با موضوع خوب
0
0
8 ماه قبل
پاسخ
کاربر
فصل یکو دیدم فقط عالی بود الان میخوام دوشو شروع کنم
فصل اول اشک منو در آورد
فقط فصل اولش جالب بود به نظرم
من تمامی فصلای این سریال رو دیدم به نظرم بیشتر از یه سرگرمی باید بهش نگاه کرد چون سریال داخل هر فصلی حرفای خیلی زیادی برای گفتن داره فصل ۱ و ۲ خوب بود اوکی بود ولی فصل ۳ از فصل ۱ و ۲ هم هیجانش بیشتر و دارک تر بود شاید از موضوع اصلی که داخل فصل ۱ و ۲ بود خارج شده بود ولی به تظرم به خودس خودش خوب عمل کرده سریال نکته های مثبت خیلی زیادی داره از بازی بازیگرا تا محتواهایی که بهمون میگه از تجاوز و خودکشی و بحران نوجوانی و فرهنگ امریکا تا افسردگی و مواد مخدر و مسئله خانواده و دوستان اگر به فیلمای تینیجری علاقه مندین یکی از بهترین سریالا توی این ژانره
من فقط فصل یکش دیدم.بقیش اصلا ندیدم به نظرم داستان همون فصل یک تمام میشه تواوج
وقتی فصل ۴ رو دیدید و تموم شد به خودتون میگید کاش هیچوقت نمیدیدمش
چرا ؟ برای خوب بودن یا بد بودنش؟
فقط فصل۱و۲ رو ببینید فصل۳و۴ اصلا بیربطن به سریال
عالییییییییییییی
سریال گیرا ، جذاب و دیدنیه با موضوع خوب
فصل یکو دیدم فقط عالی بود الان میخوام دوشو شروع کنم