برای تجربه سریعتر، با کیفیتتر و بدون تبلیغات مزاحم، اپلیکیشن جدید رو دانلود کنید.
ویژگیهای جدید:
✅ سرعت بالاتر
✅ کیفیت بهتر تصاویر
✅ دانلود مستقیم فیلمها و سریالها
✅ رابط کاربری ساده و کاربرپسند
همین حالا اپلیکیشن رو دانلود کنید و تجربه بهتری از تماشای فیلمها داشته باشید!
5 ماه قبل
دانلود رایگان...
نهایت لذت با دانلود رایگان و تماشای فیلم در کنار خانواده...!
در حال تکمیل آرشیو هستیم...!
ابتدا فیلم ها...!
سپس سریالها...!
داستان سریال از جایی شروع میشود که جو مک میلان یک جوان مجرد و خوش گذرون ولی در عین حال با تفکرات اقتصادی و جاه طلبانه وارد شرکت کاردیف الکتریک میشود و با شناختی که از گوردون کلارک دارد او را تشویق میکند که کار ساخت کامپیوترهای شخصی و خانگی را که گوردون قبلا ایده اش را منتشر کرده بوده و سپس اقدام به ساختشان کرده و موفق نبوده را دوباره از سر بگیرند، آنها با استفاده از مهندسی معکوس از روی چیپ های شرکت IBM سعی میکنند این کار را انجام دهند...
داستان سریال از جایی شروع میشود که جو مک میلان یک جوان مجرد و خوش گذرون ولی در عین حال با تفکرات اقتصادی و جاه طلبانه وارد شرکت کاردیف الکتریک میشود و با شناختی که از گوردون کلارک دارد او را تشویق میکند که کار ساخت کامپیوترهای شخصی و خانگی را که گوردون قبلا ایده اش را منتشر کرده بوده و سپس اقدام به ساختشان کرده و موفق نبوده را دوباره از سر بگیرند، آنها با استفاده از مهندسی معکوس از روی چیپ های شرکت IBM سعی میکنند این کار را انجام دهند...
به احتمال زیاد بهترین برنامه تلویزیونی است.
من به تازگی یک سریال جدید را پیدا کردهام که به سرعت به یکی از محبوبترینهای من تبدیل شده است. اجراهای فوقالعاده قوی از تمام بازیگران، داستانی جذاب و پویا، و فیلمنامه و کارگردانی که شما را وادار به خندیدن و در عین حال بر لبه صندلیتان نشاندن میکند.
به عنوان یک سریال تلویزیونی، واقعاً فکر نمیکنم که چیزی بهتر...
به احتمال زیاد بهترین برنامه تلویزیونی است.
من به تازگی یک سریال جدید را پیدا کردهام که به سرعت به یکی از محبوبترینهای من تبدیل شده است. اجراهای فوقالعاده قوی از تمام بازیگران، داستانی جذاب و پویا، و فیلمنامه و کارگردانی که شما را وادار به خندیدن و در عین حال بر لبه صندلیتان نشاندن میکند.
به عنوان یک سریال تلویزیونی، واقعاً فکر نمیکنم که چیزی بهتر از این وجود داشته باشد. شخصیت جو مکمیلان در پیچیدگی و عمق خود بینظیر است. لی پیس در این نقش فوقالعاده است؛ او واقعاً جاذبهای خیرهکننده دارد و نویسندگان این ویژگی را به زیبایی به کار میبرند. داستانها وسیع و قدرتمند هستند و به جای پرداختن به مسائل بیاهمیت، به موضوعات جدی میپردازند که دنیای فناوری اطلاعات و زندگی امروز ما را شکل دادهاند. انتخاب بازیگران کاملاً درست است و بازیگری فوقالعاده انجام میشود.
فقط امیدوارم که مدیران AMC متوجه شوند که این سریال به یکی از بهترینهایی که تا به حال بر روی صفحهنمایش ما بوده، تبدیل میشود. حتماً آن را تماشا کنید؛ بخندید، گریه کنید و از هیجان دستتان را تکان دهید. این یکی از نوع خودش است.
تفسیر پایانی و معنی کلی سریال
در واقع، همه چیز درباره جو بود. نتیجهای عمیق از یک تجربه فرامادی.
در نگاه اول، این سریال به نظر میرسد که درباره دنیای تکنولوژی است. اما در واقع داستان و تکامل جو مکمیلان است. او نیرویی است که زندگی همه افرادی را که با او در ارتباط هستند، تحت تأثیر قرار میدهد. اراده قوی او همه شخصیتهای اصلی را از مسیرشان منحرف کرده و به سمت خود میکشاند.
ما جو را به عنوان مردی با گذشتهای بحثبرانگیز و مرموز میشناسیم که به دنبال آینده است. در ابتدای سریال، او تجسم نگرش "میتوانم" آمریکایی است. او ابتدا گوردون را برای فراتر رفتن از خود تحریک میکند و سپس یک شرکت را به منظور مقابله با IBM تحت کنترل خود درمیآورد. او همچنین یک نابغه بیهدف به نام کامرون را استخدام میکند. هدف او ساخت بزرگترین کامپیوتر قابل حملی است که تا به حال ساخته شده است.
پس از اتمام پروژه کامپیوتر بزرگ، جو با عدم رضایت ترک میکند و گوردون را پشت سر میگذارد. او احساس میکند که برای رسیدن به یک نتیجه متوسط، بیش از حد از خود گذشت کرده و نمیتواند فکر کند که رهبری شرکت را با کسی تقسیم کند. همچنین به دلیل اقداماتش نمیتواند از این تجربه سود مالی ببرد. نامزدش نیز در این زمان او را ترک میکند. جو نیاز به توقف و تفکر دارد. او هنوز هم احساس گرسنگی میکند. پس از خرابکاری ویروسی کامرون در تلاشهایش، او بر اساس ایده دزدیدهشده ضدویروس از گوردون، یک امپراتوری فاسد میسازد و معروف میشود.
او با این حال در قفسی طلایی از بندگی و گناه گرفتار است. او این را درک میکند و با بخشیدن همه چیز به گوردون خود را آزاد میکند. سپس او به همراه گوردون یک شرکت میزبانی سرور تأسیس میکند و او را دوباره از مسیرش منحرف میکند. نزدیکان جو هنوز به او کاملاً اعتماد ندارند، اما او در حال تغییر است. شرکت خوب پیش میرود اما او رویای بزرگتری دارد. او میخواهد خلق کند. کامرون همیشه او را انگل میخوانده و جو به این نکته گوش میدهد و یاد میگیرد. بنابراین او با کمک هلی یک مرورگر ایجاد میکند.
در عین حال، گوردون نیاز به آرامش دارد. مواجهه با مرگش او را باهوشتر میکند و او را وادار میکند که به جای تعقیب آینده، از لحظه لذت ببرد. اما این، حکمت پایانی زندگی است. او احساس تنهایی میکند در حالی که دیگران به دنبال اهداف شخصیشان هستند.
جو همچنین شروع به ساختن زندگی شخصیاش میکند. شیوه ارائهاش تکامل یافته و او در گفتار و عمل مهربان و کمککننده شده است. او با کامرون و دختران گوردون، به ویژه هلی، رابطه برقرار میکند و با گوردون که به دوست نزدیکش تبدیل میشود، ارتباط برقرار میکند. او سپس آرزو دارد که خانوادهای خود داشته باشد. کامرون با او مخالفت میکند و او متوجه میشود که داشتن فرزند با او در حال حاضر ممکن نیست.
پس از مرگ گوردون و پایان پروژه کامت، او دچار بحران ایمان میشود و به پیشگویان مراجعه میکند تا ببیند آینده برای او چه خواهد آورد، اما در نهایت به بصیرتی فراتر دست مییابد. در صحنه پایانی در دفترش، دستاوردهای مادیاش و عکسهای دوستانش را میبیند که یادآور راهش هستند. اما در میان آنها یک مجسمه بُدایی وجود دارد. جو بالاخره درک میکند که هیچ چیزی نمیتوان با چیزها به دست آورد و کل موضوع این است که در حال زندگی کنیم. او در نهایت از مسابقه موشها کنار میکشد، به زادگاهش برمیگردد و معلم علوم انسانی میشود. چه شغف nobler از این؟ و دورتر از دنیای پرشتاب فناوری سرمایهداری. او به دنیای اجتماعی رفته و بازی اجتماعی را انجام داده است. او در این مسیر، ارادهاش را بر دنیا تحمیل کرده و در این فرآیند، تنها یک چیز غیرقابل تدریس به دست آورده: حکمت.
در حالی که جو به همه این دستاوردها میرسد و دچار تحول مثبتی عمیق میشود، دو دختر را پشت سر میگذارد. کامرون و دونا، با اینکه گم شدهاند، تصمیم میگیرند به جای پیشرفت، به عقب بازگردند. این دو همچنان در توهم گرفتار میشوند.
دنیای فناوری تنها به عنوان پیشزمینهای برای داستان عمل میکند. این داستان در واقع درباره دیدگاه به زندگی و آنچه که هر یک از ما میتواند از آن به دست آورد، است. جو دیدگاهش نسبت به معنی زندگی را تغییر میدهد و خود را فراتر از خودخواهیاش قرار میدهد. به همین دلیل است که در پایان از کلاس همان سوالی را میپرسد که در ابتدای سفرش از همکارانش میپرسید. "بنابراین، اجازه دهید از شما یک سوال بپرسم؟ میخواهید به کجا بروید؟" این سوال معنای عمیقتری دارد که به جو بیش از یک دهه زمان برد تا به آن پاسخ دهد.
این پایان بسیار قدرتمندی برای سریال و تحول شخصیت جو مکمیلان است که به یکی از شخصیتهای محبوب من تبدیل شده است. همچنین یادآوری میکند که برخی افراد تنها همراهان موقتی در سفر هستند و باید به دلیل عدم همراستایی در مسیر و عدم ظرفیت برای دستیابی به سطوح دیگر فهم، پشت سر گذاشته شوند.
نکته: برای تماشا با زیرنویس چسبیده لطفا از برنامههایی مثل MXPlayer استفاده بفرمایید تمامی عناوین دارای زیرنویس چسبیده سافت ساب میباشند.
لینکهای دانلود با کیفیت فوقالعاده، فقط برای مشترکین ویژه!
خب الان این سریال تموم شه من چی کار کنم؟ خیلی عالی بود واقعا عالی بود
سریال عالی بود… ممنون از بلبل جان