برای تجربه سریعتر، با کیفیتتر و بدون تبلیغات مزاحم، اپلیکیشن جدید رو دانلود کنید.
ویژگیهای جدید:
✅ سرعت بالاتر
✅ کیفیت بهتر تصاویر
✅ دانلود مستقیم فیلمها و سریالها
✅ رابط کاربری ساده و کاربرپسند
همین حالا اپلیکیشن رو دانلود کنید و تجربه بهتری از تماشای فیلمها داشته باشید!
5 ماه قبل
دانلود رایگان...
نهایت لذت با دانلود رایگان و تماشای فیلم در کنار خانواده...!
در حال تکمیل آرشیو هستیم...!
ابتدا فیلم ها...!
سپس سریالها...!
پیتر پارکر پس از تجربه ای که با گروه انتقام جویان داشت به خانه بازمیگردد تا با عمهی خود زندگی کند. او در همین حال که تحت نظر مربی اش تونی استارک است، سعی میکند با هویت تازه اش کنار بیاید…
پیتر پارکر پس از تجربه ای که با گروه انتقام جویان داشت به خانه بازمیگردد تا با عمهی خود زندگی کند. او در همین حال که تحت نظر مربی اش تونی استارک است، سعی میکند با هویت تازه اش کنار بیاید…
به طور رسمی، حالا تعداد فیلمهای خوب اسپایدرمن دو برابر تعداد فیلمهای بد آن است. اما _Homecoming_ به عنوان محبوبترین فیلم این مجموعه برای من شناخته میشود. سال 2017 سال فوقالعادهای برای ژانر ابرقهرمانی بوده و _Spider-Man: Homecoming_ هیچ چیزی از این روند کم نمیکند. این فیلم همه چیزهایی را که یک فیلم اسپایدرمن باید داشته باشد، داراست: احساس، شوخی، اکشن، زیبایی بصری، زندگی مدرسهای...
به طور رسمی، حالا تعداد فیلمهای خوب اسپایدرمن دو برابر تعداد فیلمهای بد آن است. اما _Homecoming_ به عنوان محبوبترین فیلم این مجموعه برای من شناخته میشود. سال 2017 سال فوقالعادهای برای ژانر ابرقهرمانی بوده و _Spider-Man: Homecoming_ هیچ چیزی از این روند کم نمیکند. این فیلم همه چیزهایی را که یک فیلم اسپایدرمن باید داشته باشد، داراست: احساس، شوخی، اکشن، زیبایی بصری، زندگی مدرسهای واقعی، و موضوعات بلوغ، و همه اینها در حالی که بهطور محکم در دنیای سینمایی مارول ریشهدار است، بدون اینکه به چارچوب گذشته تکیه کند. _Spider-Man: Homecoming_ فوقالعاده است و هم بهتنهایی و هم بهعنوان بخشی از دنیای بزرگتر درخشان میدرخشد.
نمره نهایی: ★★★½ - من واقعاً از آن خوشم آمد. به شدت توصیه میکنم زمان خود را به تماشای آن اختصاص دهید.
اما این بازگشت، ناامیدکننده است. پس از معرفی دراماتیک در جنگ داخلی، این فیلم بیشتر به یک تمرین برای پر کردن جیبها به نظر میرسد. برخلاف فیلمهای توبی مگوایر، این نسخه احساس مسطحی دارد. هیچوقت واقعاً قهرمان ما را در خطر واقعی قرار نمیدهد... فقط از روی عادت پیش میرود و جعبهها را تیک میزند. هرچند معمولاً لذتبخش است، اما آیا به آن نیاز داشتیم؟ نه.
لباس و حضور مرد آهنی از ویژگیهایی که اسپایدرمن را عالی میکند، کم میکند. این واقعیت که او باید بین مدرسه، کار و روابط توازن برقرار کند، او را متعادل نگه میدارد... او به لباس مرد آهنی یا حضور او برای نجات روز نیاز ندارد!
همچنین، چرا او حس اسپایدر ندارد؟! او مدام ضربه میخورد!
در پایان، ناامیدکننده است. بله، چون اسپایدرمن فقط به یکی از اعضای تیم تونی تبدیل شده... در حالی که باید مستقل باشد.
شاید نباید خیلی شگفتزده شوم با توجه به شخصیتی که از اسپایدرمن در آخرین فیلم کاپیتان آمریکا دیدیم، اما واقعاً امیدوار بودم که چیز بهتری ببینم.
اگر تهیهکننده/نویسنده قصد داشته فیلمی درباره اسپایدرمن برای بچهها بسازد، و منظورم بچههاست، نه جوانان، بلکه بچهها، آنگاه این فیلم واقعاً در هدف خود موفق است. این یک فیلم اکشن/ماجراجویی عالی برای بچههاست. متأسفانه من واقعاً در این گروه مخاطبان قرار نمیگیرم و برای من این فیلم بسیار بد بود.
این فیلم کودکانه است. هیچ راه دیگری برای توصیف آن وجود ندارد. یادآوری من از اسپایدرمن، جوانی جدی با زبانی تند و زیرک بود. نه اسپایدرمن دست و پا چلفتی و کودکانهای که در این فیلم دیده میشود. بهترین دوست او ممکن است یک کامپیوترکار خوب باشد، اما در غیر این صورت، او مثل درب مرده و تماشای او خستهکننده است. سرپرست بزرگسال او هم یک کار خرابکار است که، شگفتا، به خاطر اینکه نمیتواند به بچهها گوش دهد، تلفن را قطع میکند.
افکتهای بصری ممکن است خوب باشند، اما همچنین شامل زبالههای هالیوودی بیمعنی مانند قایقهایی میشود که علیرغم نصف شدن همچنان روی آب میمانند. لباس سخنگوی اسپایدرمن به نظر میرسد که توسط همان کسی برنامهریزی شده که فیلمنامه کودکانه را نوشته است.
شخصیت منفی اصلی تقریباً هیچ جذابیتی ندارد و فقط یک دزد ساده است. دوستان او هم همینطور.
مسائل SJW که اینجا و آنجا در فیلم پخش شده، بهویژه در صحنههای بنای یادبود واشنگتن، ناخواسته بودند و فقط من را عصبانی کردند.
متأسفانه این فیلم برای من بسیار دور از هدفش بود. نمیفهمم چرا هالیوود هنوز هم در ساخت یک فیلم خوب اسپایدرمن اینقدر مشکل دارد. من شخصیت اسپایدرمن را دوست دارم، پس این طوفان فیلمهای نامرغوب واقعاً ناامیدکننده است.
تنها دلیلی که این فیلم کمتر از دو ستاره نمیگیرد، این است که بهعنوان یک فیلم کودکانه، اصلاً بد نیست (به جز مسائل SJW). اما این چیزی نبود که من دنبالش بودم.
**جوان و تشنه مبارزه با جرم!**
بدون شک، اسپایدرمن توبی مگوایر بهترین است. او همچنین اولین ابرقهرمان مدرن هزاره بود. از نظر جلوههای بصری و سرگرمی، اسپایدرمن دوم هم خوب بود، اما این یکی خیلی متفاوت است. این داستان درباره یک ابرقهرمان نوجوان است. فقط یک بچه. اینکه چگونه با داشتن چنین قدرتی، زندگی عادیاش را مدیریت میکند، بهخوبی روایت شده است.
این داستان بهطور مستقیم آغاز میشود، زیرا معرفی در فیلم قبلی مارول انجام شده است که جزئی از دنیای انتقامجویان است. پیتر پارکر که توسط تونی استارک کمک میشود، بسیار مشتاق است که نسبت به جرائم کوچک اقدام کند. او احساس میکند که توسط مرد آهنی محدود شده و میخواهد تصمیمات مستقل بگیرد. در یک مرحله او در این زمینه موفق میشود، اما اوضاع جدیتر میشود. مبارزه با شخصیتهای منفی و طرف دیگر زندگیاش، یک رابطه عاشقانه، چگونگی پیشرفت داستان با یک تغییر، به نمایش گذاشته میشود.
تام هالند خوب بود. داستان ساده بود، بیشتر شبیه یک خط واحد. اما جلوهها و هر صحنه بهخوبی شکل گرفتهاند. با دیدن پنج فیلم قبلی اسپایدرمن، این فیلم قابل پیشبینی بود. بهویژه شخصیتها و ارتباطات آنها. با توجه به اینکه چگونه پایان یافت، ممکن است دختر شخصیت منفی جای پدرش را بگیرد. این بسیار جالب خواهد بود، بهخاطر ارتباط بین شخصیتهای فیلم.
پس از دیدن اولین نمای فیلم، میترسیدم که این اسپایدرمن جوان ممکن است تحتالشعاع مرد آهنی قرار گیرد، اما آن بخشها واقعاً خوب انجام شده بودند. با مقایسه آن با اسپایدرمن 15 سال پیش، تکنولوژی بزرگترین تغییر بوده است. به همین دلیل است که من هنوز فیلم توبی مگوایر را دوست دارم. بسیار ساده و واقعی بدون تلفنهای همراه و کامپیوترها. اما فیلمهای ابرقهرمانی کنونی همه دارای تمهای مربوط به بیگانگان هستند و البته تکنولوژی دیجیتال یک جهش بزرگ است. امیدوارم فیلم بعدی هم ما را با همان شدت تحت تأثیر قرار دهد. پس بیایید منتظر تابستان 2019 باشیم.
_7/10_
پس از شکست «اسپایدرمن شگفتانگیز 2»، سونی تصمیمی جدی گرفت و شخصیت را دوباره به مارول واگذار کرد و آیا این تصمیم مؤثر بود؟ بهطور قطع!
برخلاف سهگانه سم ریمی که توبی مگوایر یک پیتر پارکر بهتر از اسپایدرمن بود و دوگانه مارک وب که اندرو گارفیلد یک اسپایدرمن بهتر از پیتر بود، تام هالند هر دو شخصیت را بهخوبی به تصویر کشیده است. البته نقاط منفی وجود داشت، بهویژه در عمل دوم که کمی افت کرد، اما فیلم بهطور فوقالعادهای توجه ما را دوباره جلب میکند و نمیتوانیم از آن بگذریم!
شگفتانگیز!!
انتظارات من قبل از انتشار این فیلم بسیار پایین بود. نمیتوانم بگویم که فیلمهای اسپایدرمن شگفتانگیز بسیار بد هستند، اما همیشه جای بدتر شدن وجود دارد. اما واقعاً، _Homecoming_ تجربه من از فیلمهای مارول و سونی را بهطور کامل تغییر داد. این فیلم سرگرمکننده و احساسی بود. علاوه بر این، برای بازدید مجدد هم خوب است که این برای من یک تجربه کاملاً جدید است.
_Spider-Man: Homecoming_ حتی نمیتواند در برابر دو فیلم اول اسپایدرمن سم ریمی قرار بگیرد، چه برسد به _Spider-Man: Into the Spiderverse_. _Homecoming_ به سادگی ادغام اسپایدرمن در دنیای سینمایی مارول است. این از این لحاظ کار میکند. تام هالند یک پیتر پارکر خوب است؛ بالاخره بازیگری که به نظر میرسد یک دانشآموز دبیرستانی است! ماریسا تومه یک عمه مِی عالی و جذاب را بازی میکند که هرگز فکر نمیکردم روزی ببینم. مایکل کیتون بهعنوان «وولچر» فوقالعاده است، یکی از جالبترین شخصیتهای منفی در دنیای سینمایی مارول.
رابطه بین تونی استارک و پیتر پارکر خوب است اما میتوانست بهتر باشد. واضح است که آنها در توسعه این دو شخصیت کمکاری کردهاند. لباس پیشرفته اسپایدرمن جالب است اما این حس را منتقل میکند که فیلم سعی دارد بیش از حد شبیه مرد آهنی باشد.
شخصاً فکر میکردم تمام امیدها از دست رفتهاند، هیچراهی وجود ندارد که یک بازسازی دیگر اسپایدرمن موفق باشد. با این حال، این فیلم رنگارنگ، سرگرمکننده و مناسب برای دنیای سینمایی مارول است.
بسیار سرگرمکننده!
_‘Spider-Man: Homecoming’_ سرگرمکننده است، همانطور که انتظار داشتم. داستان شاید به اندازهای که میتوانست خوب باشد، عالی نباشد، اما هنوز هم داستانی است که تماشای آن لذتبخش است. جلوهها عالی هستند و همچنین شوخیها.
تام هالند در این فیلم ستاره است. او بهخوبی شخصیت اصلی را به تصویر میکشد و به فیلم مقدار زیادی اضافه میکند. مایکل کیتون هم نقش خود را به خوبی بازی میکند و دیدن دو تن از «مرد آهنی»، رابرت داونی جونیور و جان فاورو در این فیلم جالب است.
جیکوب باتالون خوب است و دیدن زندایا و دونالد گلاور هم جالب است؛ حتی اگر آنها کماستفاده یا بیاهمیت باشند، حداقل برای حالا برای اولی، اینطور به نظر میرسد. من کل بازیگران را لذتبخش یافتم.
این فیلم بهطور باریکی نمرهای بالاتر از آنچه که میتوانستم به آن دهم، از دست میدهد، اما هنوز هم زمان بسیار خوشایندی را در تماشا گذراندم - و با اشتیاق منتظر دنباله آن هستم!
یک بار دیگر، مارول در احیای این فرانچایز موفق بوده است - و دوباره، آنها به یک بریت اعتماد کردند. تام هالند انتخاب فوقالعادهای به عنوان قهرمان ماست - او شخصیت فوقالعادهای روی صفحه دارد؛ او واقعاً به نظر میرسد که نمیتواند باور کند که نیمی از زمان آنجا است و این همه به ایجاد یک فیلم ماجراجویی تخیلی لذتبخش کمک میکند. این بار، او باید یاد بگیرد که حسهای اسپایدرش را تسلط دهد (با کمی کمک از "تونی استارک" (رابرت داونی جونیور) و "هپی هوگان" (جان فاورو) که بسیار کم در فیلم است) قبل از اینکه مایکل کیتون - که با بالها و یک لیزر بسیار قدرتمند مسلح شده - همه چیز را در مسیر خود نابود کند.
بازیگریها عالی هستند؛ فیلمنامه با سرعت بالا پیش میرود و پر از اکشن، اراده، شوخی و کمی تهدید است و جلوههای طراحی شده بهطور هوشمندانه بهطور یکپارچه در اکشن ترکیب میشوند و فیلمی کاملاً سرگرمکننده ایجاد میکنند. بهراستی کمی بیش از حد طولانی است - اما انتخاب بازیگران خوب است، کارگردانی محکم و کل این فیلم یک تماشا برای خانواده است که کمی برای همه دارد.
من درباره خطای پیوستگی در دنیای سینمایی مارول شکایت نمیکنم... زیرا واقعاً هیچکس اهمیتی نمیدهد، حداقل خودم.
خوب، چطور این کار را انجام دهیم. منظورم این است که این تازهکننده است که گارفیلد رفته و او با خود اسپایدر-بالی را نیز برده است. برای طرفداران کمیکهای مارول، واقعاً دردناک بود که گارفیلد قربانیانش را اذیت و آزار دهد.
حالا ما یک اسپایدرمنی داریم که خوب است. هالند میتواند شوخی کند و فکاهه بگوید بدون اینکه به نظر برسد، خوب، فلاش تامپسون است. با این حساب، ما را به منبع اصلی برمیگرداند.
به عبارت دیگر، هالند "دوستانه" را به "اسپایدرمن دوستداشتنی محله شما" برمیگرداند. و من فکر میکنم که دنیای سینمایی مارول به خوبی از این موضوع آگاه بود، با توجه به زمانی که صرف کردند تا مطمئن شوند همه میدانند هالند قهرمانی است که همه او را دوست دارند.
و کیتون نیز بهعنوان وولچر از آغاز تا نابودی خود بهخوبی ایفای نقش کرد و تمام تلاشش را برای تبدیل شدن به شخصیت انجام داد.
تنها شکایتم درباره بازیگران فرعی بود. عمه مِی را میتوانم با یک کینه معتدل بپذیرم زیرا او یک بازیگر عالی است...
اما تونی ریوولوری به نظر نمیرسد... به اندازه کافی برای ایفای نقش فلاش آماده باشد. او بیشتر از آن نوع آزاردهنده نسل هزاره است که از کلمات استفاده میکند و چیز بیشتری ندارد و... وقتی به آن میرسد، حتی آنها نیز بیمعنا هستند.
آن ضربالمثل قدیمی چیست؟ "چوب و سنگها استخوانهای مرا میشکنند اما کلمات هرگز به من آسیب نمیزنند." به نظر میرسد نسل هزاره هرگز این را نشنیدهاند.
فلاش قرار است آن آزاردهنده بزرگ جاکی باشد که در دبیرستان به اوج خود میرسد و یک دهه بعد، وقتی به خانه میروید، پیتزا تحویل میدهد... این فلاش آیندهای دارد.
و تیزر امجی در پایان... کمی بیش از حد از شخصیت در ظاهر و شخصیت دور بود که خوب نشیند.
با این حال، بهطور کلی فیلم هوای تازهای است در فاصلهاش از تفسیر گارفیلد و در برخی مواقع، هالند حتی قادر بود تقریباً کیفیت جیمز باند را به نمایش بگذارد در حالی که هنوز یک بچهای بود که در حال غرق شدن بود.
اما مانند همه فیلمهای دنیای سینمایی مارول، جوکها نتیجه کار هستند.
نکته: برای تماشا با زیرنویس چسبیده لطفا از برنامههایی مثل MXPlayer استفاده بفرمایید تمامی عناوین دارای زیرنویس چسبیده سافت ساب میباشند.
لینکهای دانلود با کیفیت فوقالعاده، فقط برای مشترکین ویژه!
خیلی قشنگه