برای تجربه سریعتر، با کیفیتتر و بدون تبلیغات مزاحم، اپلیکیشن جدید رو دانلود کنید.
ویژگیهای جدید:
✅ سرعت بالاتر
✅ کیفیت بهتر تصاویر
✅ دانلود مستقیم فیلمها و سریالها
✅ رابط کاربری ساده و کاربرپسند
همین حالا اپلیکیشن رو دانلود کنید و تجربه بهتری از تماشای فیلمها داشته باشید!
5 ماه قبل
دانلود رایگان...
نهایت لذت با دانلود رایگان و تماشای فیلم در کنار خانواده...!
در حال تکمیل آرشیو هستیم...!
ابتدا فیلم ها...!
سپس سریالها...!
گروهی از دانش آموزان فرانسوی به بازی های روانی و جنسی یک هلندی مرموز کشیده می شوند. هنگامی که از "پودر ترس" او نمونه می گیرند، دانش آموزان یک سری توهم را تجربه می کنند.
گروهی از دانش آموزان فرانسوی به بازی های روانی و جنسی یک هلندی مرموز کشیده می شوند. هنگامی که از "پودر ترس" او نمونه می گیرند، دانش آموزان یک سری توهم را تجربه می کنند.
فیلم “بهشت و بعد” را میتوان به سه بخش بر اساس مکان تقسیم کرد: بهشت، یک کارخانه در حومه بهشت و یک منطقه ساحلی در خاورمیانه که نیمه دوم فیلم را تحتالشعاع قرار میدهد. بهشت ترکیبی از کلاب شبانه، زمین بازی، نصب هنری پیتر ماندریان و خانهای از آینهها است. افرادی که در خارج از بهشت هستند، درباره لذتجویی و جرمهایی که در آنجا رخ...
فیلم “بهشت و بعد” را میتوان به سه بخش بر اساس مکان تقسیم کرد: بهشت، یک کارخانه در حومه بهشت و یک منطقه ساحلی در خاورمیانه که نیمه دوم فیلم را تحتالشعاع قرار میدهد. بهشت ترکیبی از کلاب شبانه، زمین بازی، نصب هنری پیتر ماندریان و خانهای از آینهها است. افرادی که در خارج از بهشت هستند، درباره لذتجویی و جرمهایی که در آنجا رخ میدهد، گمانهزنی میکنند، در حالی که حاضران در این مکان از سر بیحوصلگی شایعات خلاقانه را به واقعیت تبدیل میکنند. آنها زندگیای بدون مسئولیت، احساس و حقیقت دارند و بیشتر وقت خود را به بازیهای نقشآفرینی عجیب، مواد توهمزا و مراسم تدفین تقلیدی میگذرانند. فرانز، گارسونی که “برای ترسناک و عجیب بودن تظاهر میکند”، نوشیدنیها را سرو میکند.
این زندگی جذاب اما بیمعنا با ورود “غریبه” از دنیای بیرون به هم میریزد. ویولت (کاترین ژوردن)، دختری با موهای کوتاه از بهشت، “پودر ترس” او را امتحان میکند و مجموعهای از رؤیاها و احساسات وحشتناک را تجربه میکند. او به سرعت به شخصیت اصلی تبدیل میشود و در شب ترسناکی در منظره صنعتی اطراف بهشت، خود را مییابد. وقتی به محل زندگیاش برمیگردد، متوجه میشود که یک نقاشی انتزاعی باارزش، تنها داراییاش، دزدیده شده است. او به خاورمیانه سفر میکند تا آن را بازیابی کند، اما متوجه میشود که به اصطلاح واقعیت، دنیایی وحشتناک و عجیبتر از زندگی فانتزی محافظتشدهاش در بهشت است.
این فیلم گواه مهارت روب-گریه به عنوان یک سوررئالیست تحریکآمیز است که در برخی لحظات احساس میکنم استعارههایش به وضوح بیان شدهاند، اما چند لحظه بعد کاملاً سردرگم میشوم که دقیقاً چه معنایی دارند. بدون شک عنوان و داستان حال و هوای مرگ معصومیت را دارند و میتوانند به عنوان استعارهای برای گذار شخصی از خانه/مدرسه به استقلال/کار و همچنین برای فرهنگ معاصر دهه شصت که شاهد تبدیل ایدئالیسم خود به مسائلی پیشپاافتاده یا فاسد است، عمل کنند. اما این امر به هیچ وجه به عنوان کلیدی برای باز کردن معنی کامل داستان عمل نمیکند. به علاوه، بخش زیادی از جادوگری فیلم به دلیل روح افسانهای سفر جستجوگر آن است که بیشتر به تأثیرات عاطفی و روانی تصاویر فردی (چه آزاردهنده، چه شهوانی یا صرفاً از نظر زیباییشناختی جالب) وابسته است تا به استعارهها یا افسانههای بارز.
یکی از نکات جالب در مورد “بهشت و بعد” این است که چگونه به ماهیت واقعیت و انتزاع میپردازد. مانند بسیاری از کارگردانان محبوب من، روب-گریه خط روشنی بین فانتزی و واقعیت نمیکشد. اما بر خلاف تری گیلیام یا ژان-پیر ژونه، همدلی بیننده به نفع فانتزی از طریق یک سیستم ارزشی ضمنی که تخیل و نوآوری را ستایش میکند، شکل نمیگیرد. در “ترانز-اروپا-اکسپرس” و “بهشت و بعد” سفرهای خارج از واقعیت با نشانههای تاریک همراه است. فرصت برای امکانات جدید با خطرات ناگفته همراه است.
ابهام کارگردان در مورد فانتزی/واقعیت بسیار واضح است. حتی مشخص نیست که این دوگانگی مرکزی (“بهشت” در مقابل “بعد”) دقیقاً کجا قرار دارد. آیا بهشت نمایانگر یک دنیای فانتزی محافظتشده است در حالی که آشوب بیرونی واقعیت است؟ شاید حال و هوای بیاحساس بهشت استعارهای از زندگی بورژوایی باشد در حالی که ماجراجوییهای شدید خارج، واقعاً ماجراجوییهای رویایی هیجانانگیز هستند که ساکنان بهشت به دنبال آن هستند. (در یک لحظه، یک بازیکن بیحوصلگی روسی به طرز نوستالژیکی آرزو میکند که با گلولههای واقعی بازی میکرد.) به هر حال، بهشت به هیچ وجه بهشت نیست و دنیای خارجی شباهتی به دنیای ما ندارد، بنابراین دشوار است که تفسیر قابل اعتمادی ارائه دهیم.
اگرچه معنی آنها قابل بحث است، رابطه بین “بهشت” و “بعد” همچنان موضوع اصلی علاقه من است. چند فکر در این مورد:
تقریباً تمام بازیهای نقشآفرینی و داستانگویی که در این مکان انجام میشود، معادلهایی در جستجوی بیرونی ویولت دارند که نشان میدهد بهشت یک زمین تمرینی یا شبیهسازی سایهای است. سپس، توهماتی که توسط پودر ترس ایجاد میشود، بعداً به عنوان جلوههای دقیقی از آینده فاش میشوند. آیا باید فرض کنیم که همه چیز “بعد” از بهشت فقط ادامه این اپیزود دارویی است، هیچچیز واقعیتر از دیگر کارها، یا اینکه تحقق صادقانه یک سرنوشت از پیش تعیین شده است؟ باید چه چیزی را درباره نقاشی انتزاعی محبوب ویولت بگوییم که در نهایت به عنوان یک منظره، هرچند به صورت افقی، آشکار میشود؟ دزدی آن، سفر طولانی ویولت را انگیزه میدهد و با این حال او در نهایت آن را به عنوان “آن نقاشی احمقانه” رد میکند.
موتیفهای بصری “بهشت و بعد” در سه مکان اصلی متفاوت است، اما لحن همچنان ثابت است. روب-گریه به جنبههای فرمی تولید تصویر میپردازد، به ویژه تقسیم قاب با خطوط قوی، روابط بین رنگها و تضاد هندسه انتزاعی با پیچیدگیها (و اغلب شهوانیت) شکل انسانی. تصوری که او از طراحی داخلی و معماری دارد، دعوتکننده و کمجمعیت است، چه با تقسیمهای رنگی و آینههای مستطیلی بهشت، چه با لولههای فلزی و سیلندرهای تهدیدآمیز کارخانه یا گنبدهای دیوار سفید و دهانههای آبی که در روستای خاورمیانه وجود دارند. کار او اغلب ویژگیهای جنسی دارد، به ویژه در چند صحنه از بند و اسارت (موضوعی که در “ترانز-اروپا-اکسپرس” نیز وجود دارد). چشم هنرمندانه روب-گریه به فرم و ترکیب بهویژه با توجه به زمینهاش به عنوان یک رماننویس، تأثیرگذار است.
بسیاری از نکات دیگر در مورد فیلم وجود دارد و چندین توالی فردی وجود دارد که میخواهم به آنها اشاره کنم، اما باید تا زمانی که فیلم را یک بار دیگر ببینم، صبر کنم. این فیلم به خوبی از خود دفاع میکند و نمیخواهم بیش از حد از شگفتیهای آن را فاش کنم. با این حال، مانند بسیاری از فیلمهای هنری که در وبلاگم اشاره میکنم، برایم دشوار است که حدس بزنم چه نوع بینندهای فیلم را به اندازهای مورد توجه قرار میدهد که ارزش جستجوی آن را داشته باشد. این یکی از آزمایشهای litmus است: “بهشت و بعد” احتمالاً برای هر کسی که دو یا بیشتر از کارگردانهای زیر را دوست داشته باشد جذاب خواهد بود: تری گیلیام، الخاندرو خودوروسکی، آلن رنه، لوئیس بونوئل و رائول رویز.
اوه، چه خودشیفتگی! فیلم با صحنهای ترسناک آغاز میشود که در آن دختری در یک دفتر به وسیله گروهی از همکارانش مورد حمله قرار میگیرد و بر روی چیزی شبیه به یک میز قربانی لخت میشود! سپس متوجه میشویم که این تنها گروهی از دانشجویان بیحوصله و پر از مواد مخدر هستند که بهتر از این کار ندارند تا نسخه خود را از بازی روانی بازی کنند. سپس آنها با “دوچمن” مرموز (پییر زیمر) مواجه میشوند که آنها را با داستانهایی از زمانش در شمال آفریقا و پودری خاص که میتواند زندگیشان را برای همیشه تغییر دهد، سرگرم میکند. آنها که به راحتی فریب میخورند، به خانههای زیبای ساحلی تونس میروند جایی که بقیه این داستان در آنجا رخ میدهد. سوررئال به معنای واقعی کلمه کم است، بنابراین انتظار نداشته باشید که چیزی شبیه به یک داستان سنتی پیدا کنید زیرا گروه شروع به توهمزایی و شرکت در کارهای واقعی شبیه به مارکیز د ساد میکنند. شاید این برای ایجاد حس شهوانی طراحی شده باشد - اما برهنگی به تنهایی (تقریباً به طور انحصاری زنانه) لزوماً جذاب یا تحریککننده نیست. در نیم ساعت پایانی، به راحتی میتوان فکر کرد که در حال تماشای یک عکاسی از “پلیبویا” هستید. به انصاف، تصادفی بودن و غیرقابل پیشبینی بودن گاهی کارساز است و همه چیز مدتی شما را در حالت آمادهباش نگه میدارد، اما وقتی به آنچه به عنوان یک نتیجهگیری میگذرد نزدیک میشوید، احساس میکنم شاید باید به یکی از آن عقربهای کوچک زهرآگینی که ممکن است (یا البته ممکن است) قبلاً در آنجا وجود داشته باشند، داوطلب میشدم. این فیلم بسیار طولانی و بسیار کند است و هیچ تلاشی برای توسعه شخصیتها در میان این جوانان زیبا و دروننگر که به راحتی در دام مربی جدیدشان میافتند، انجام نشده است. این فیلم در سال 1970 در برلین آنگاه نمایش داده شد و اگرچه از تماشای آن خوشحالم، هرگز نمیخواهم دوباره آن را ببینم.
نکته: برای تماشا با زیرنویس چسبیده لطفا از برنامههایی مثل MXPlayer استفاده بفرمایید تمامی عناوین دارای زیرنویس چسبیده سافت ساب میباشند.
لینکهای دانلود با کیفیت فوقالعاده، فقط برای مشترکین ویژه!
دیدگاه های کاربران