برای تجربه سریعتر، با کیفیتتر و بدون تبلیغات مزاحم، اپلیکیشن جدید رو دانلود کنید.
ویژگیهای جدید:
✅ سرعت بالاتر
✅ کیفیت بهتر تصاویر
✅ دانلود مستقیم فیلمها و سریالها
✅ رابط کاربری ساده و کاربرپسند
همین حالا اپلیکیشن رو دانلود کنید و تجربه بهتری از تماشای فیلمها داشته باشید!
5 ماه قبل
دانلود رایگان...
نهایت لذت با دانلود رایگان و تماشای فیلم در کنار خانواده...!
در حال تکمیل آرشیو هستیم...!
ابتدا فیلم ها...!
سپس سریالها...!
به یاد دارم که این فیلم را در جوانیام دیدم، زمانی که ساختن فیلمهایی از این دست عادی بود. آن زمان ستارهها نامهایی چون استالونه، ون دام و شوارتزنگر داشتند و هر کاری که میکردند، اشتباه نمیکردند. همه ما میخواستیم مانند آنها باشیم. خوشبختانه امروز ستارهها به مهارتهای بازیگری نیاز دارند و نه فقط عضلات و کمی مهارتهای هنرهای رزمی. در حقیقت، اگر این فیلم...
به یاد دارم که این فیلم را در جوانیام دیدم، زمانی که ساختن فیلمهایی از این دست عادی بود. آن زمان ستارهها نامهایی چون استالونه، ون دام و شوارتزنگر داشتند و هر کاری که میکردند، اشتباه نمیکردند. همه ما میخواستیم مانند آنها باشیم. خوشبختانه امروز ستارهها به مهارتهای بازیگری نیاز دارند و نه فقط عضلات و کمی مهارتهای هنرهای رزمی. در حقیقت، اگر این فیلم امروز ساخته میشد، ممکن بود به یک اثر هنری تبدیل شود که با فیلمهای پساآخرالزمانی مانند «فرزندان انسان» و «جاده» مقایسه شود.
بیایید نگاهی به داستان بیندازیم، زیرا داستانی در اینجا پنهان است.
ما در ایالات متحده هستیم، دنیایی که به طور کامل توسط هرج و مرج، نسلکشی و قحطی ویران شده است، دنیایی که طاعون در آن گسترش یافته و جمعیت آن به حداقل رسیده است. با این حال، در جایی، دانشمندان درمانی پیدا کردهاند که همه به دنبال آن هستند، چه خوب و چه بد. یک سایبورگ به نام «پرل» به دنیای بیرون فرستاده میشود تا این درمان را به دست آورد و در ابتدای فیلم متوجه میشویم که او آن را پیدا کرده و به سوی پزشکانی که او را خلق کردهاند، بازمیگردد. سایبورگ به فردی اطلاق میشود که به شدت با سایبرنتیکها ترکیب شده و دیگر نمیتوان او را به عنوان انسان شناخت. «پرل» توسط «فندر»، یک دیوانه که به عنوان راوی فیلم نیز عمل میکند، ربوده میشود و او توضیح میدهد که چگونه از این دنیای جدید لذت میبرد. «گیبز» (با بازی ون دام) به طور مختصر با سایبورگ برخورد میکند، اما تنها به کشتن «فندر» علاقه دارد.
این دو دارای گذشتهای تیره هستند که «گیبز» (یا «گیبسون») در طول فیلم در فلشبکهای طولانی آن را زنده میکند. او روزگاری مأمور بود تا یک خانواده کوچک را به امنیت برساند، اما «فندر» مداخله کرده و سعی در کشتن آنها داشت. اکنون او یکی از بچهها، دختری به نام «هیلی»، را در میان دزدان دریاییاش دارد.
«گیبسون» توسط دختر دیگری به نام «نادی» دنبال میشود. او به درمان علاقهمند است، هرچند «گیبز» به این موضوع اهمیت چندانی نمیدهد. آنها همسفرانی نامحتمل هستند، اما سفری بزرگ به سمت آتلانتا آغاز میکنند، با امید به اینکه به «فندر» و «پرل» برسند و انتقام بگیرند... و درمان را به دست آورند. در طول راه با خطرات زیادی مواجه میشوند و در نهایت به دزدان دریایی میرسند.
«سایبورگ» فیلمی با بودجه کم است که تلاش زیادی میکند. کافی است به صحنه اول در نیویورک نگاهی بیندازید. کمتر، بیشتر است و ای کاش کارگردان این را به یاد میآورد. ای کاش میتوانستم موسیقی را حذف کنم تا شاید کمی از فیلم لذت میبردم، اما نه، موسیقی در تقریباً تمام صحنهها وجود دارد، با تنها چند استثنا. موسیقی که میخواهد ما احساسات خاصی را تجربه کنیم و آمادهمان کند برای آنچه که قرار است بیفتد. ای کاش صحبت از یک موسیقی زیبا از هانس زیمر بود، اما متأسفانه نیست. بنابراین چرا میپرسم آیا این یک شکست است یا یک شاهکار؟ خوب، چه میشود اگر کارگردان عمداً از بازیگران ضعیف استفاده کرده تا چیزی از نژاد بشر را به ما بگوید؟ چه میشود اگر او میخواست ما فکر کنیم که تمام انسانها در این آینده به نوعی سایبورگ هستند، بخشی انسان و بخشی ماشین؟ متأسفانه، اینطور نیست، کارگردان میخواهد ما برای «گیبز»، «نادی»، «هیلی» و «پرل» احساساتی داشته باشیم و بنابراین آنها را کاملاً انسانی میسازد، انسانی که مهارتهای بازیگری آنها نمیتواند با آن کنار بیاید. متأسفانه، این به هیچ وجه یک شاهکار نیست، بلکه یک شکست بزرگ است، فیلمی با داستانی قابل تحمل که در ارائه آن به شکل قابل باوری ناتوان است.
آخرین کلمات... تنها ستاره من به دو نقاشی زیبا از نیویورک و آتلانتا میرسد که در ابتدای فیلم و انتها دیده میشوند. این تصاویر به طرز عجیبی زیبا هستند، اما متأسفانه، باقی فیلم... چنین نیست. نه، این خوب نیست و بهتر است که همین ابتدا این موضوع را روشن کنیم. با این حال، ژان-کلود ون دام توانسته است به طور مکرر بدن عضلانی خود را به نمایش بگذارد در حالی که دیگران فقط نشان میدهند که نمیتوانند بازی کنند و حتی اگر میتوانستند، دیالوگها به قدری ناامیدکننده است که تصمیم میگیرند یادگیری متنها را کنار بگذارند. او «گیبسون» است، یک مبارز بازنشسته که باید با سناریوی آخرالزمانی کنار بیاید که ایالات متحده را به ویرانههایی تبدیل کرده که بر اساس بقای اصلح توسط «دزدان دریایی» حکمرانی میشود. دانشمندان در آتلانتا ممکن است به درمانی برای این آلودگی نزدیک شوند، اما برای اینکه این درمان کار کند، سایبورگ/ترکیب انسانی «پرل» (دیله هادون) باید اطلاعاتی به آنها برساند. در همین حال، رهبر باند «ترمولو» (وینسنت کلین) به جای او به دنبال درمان برای افراد خود است و بنابراین او به راحتی او را به دام میاندازد. با همهچیز در جای خود، «گیبسون» و دوست جدید و پرشور خود «نادی» (دبرا ریکتر) باید در برابر شانسهای غیرقابل پیروزی بجنگند تا «پرل» را نجات دهند. در اینجا هیچ نشانهای از خطر وجود ندارد و صحنههای اکشن به قدری بد طراحی و تدوین شدهاند که «کنان» (۱۹۸۲) را به نظر فِلینی میرساند. تکرار در داستان واقعاً بعد از صحنه هفتم که قهرمان ما به شدت مجروح میشود و دوباره به یک نینجا مرگبارتر تبدیل میشود، آزاردهنده میشود - و او حتی سایبورگ نیست. آتور آلبرت پیون به وضوح زمان و پول زیادی داشته که آن را صرف توسعه شخصیتها یا داستان نکرده و آنچه باقی مانده احتمالاً در نوار آزمون ون دام نخواهد بود.
نکته: برای تماشا با زیرنویس چسبیده لطفا از برنامههایی مثل MXPlayer استفاده بفرمایید تمامی عناوین دارای زیرنویس چسبیده سافت ساب میباشند.
لینکهای دانلود با کیفیت فوقالعاده، فقط برای مشترکین ویژه!
دیدگاه های کاربران