فیلم Mrs. Doubtfire 1993

داستان فیلم «خانم دات فایر» حول محور «دنی» (با بازی رابین ویلیامز) و همسرش «میراندا» (با بازی سالی فیلد) می‌چرخد که دیگر قادر به ادامه زندگی مشترکشان نیستند. دعواهای مداوم و ترک شغل «دنی» به عنوان یک گوینده به خاطر «اختلافات خلاقانه» باعث می‌شود که «میراندا» درخواست طلاق کند. «دنی» عاشق سه فرزندش است اما تنها حق ملاقات یکشنبه‌ها را دارد تا زمانی که بتواند...

داستان فیلم «خانم دات فایر» حول محور «دنی» (با بازی رابین ویلیامز) و همسرش «میراندا» (با بازی سالی فیلد) می‌چرخد که دیگر قادر به ادامه زندگی مشترکشان نیستند. دعواهای مداوم و ترک شغل «دنی» به عنوان یک گوینده به خاطر «اختلافات خلاقانه» باعث می‌شود که «میراندا» درخواست طلاق کند. «دنی» عاشق سه فرزندش است اما تنها حق ملاقات یکشنبه‌ها را دارد تا زمانی که بتواند شایستگی بیشتری را ثابت کند. او موفق می‌شود یک شغل ساده پیدا کند اما به شدت دلتنگ بچه‌ها می‌شود. وقتی متوجه می‌شود «میراندا» به دنبال یک خدمتکار است، تصمیم می‌گیرد که برادرش «فرانک» (با بازی هاروی فایرستین) و دوست‌پسرش که در زمینه پروتز فعالیت دارند، به او کمک کنند تا یک ماسک و لباس‌هایی برای تغییر ظاهر بسازد و به این ترتیب، او به «خانم دات فایر» تبدیل می‌شود. «میراندا» به سرعت به این شخصیت جدید علاقه‌مند می‌شود و «دنی» دوباره به خانه خانوادگی و کنار بچه‌هایش برمی‌گردد. با توجه به بازرسی‌های منظم دادگاه از خانه‌اش، زمان زیادی نمی‌گذرد که این نقشه فاش می‌شود، اما «دنی» امیدوار است که کارفرمایش در یک شبکه تلویزیونی برای کودکان (با بازی رابرت پروسکی) از شخصیتی که خلق کرده، قدردانی کند و شاید به این ترتیب بتواند خانواده‌اش را دوباره به دست آورد. در همین حال، «استوارت» (با بازی پیرس برازنان) که انسان ثروتمند و خودپسندی است، در تلاش است تا خود را به خانواده نزدیک کند و «خانم دات فایر» به شدت این تلاش‌ها را زیر نظر دارد. این فیلم به خوبی مهارت‌های ویلیامز به عنوان یک تقلیدگر و بازیگر کمدی را به نمایش می‌گذارد و زمان‌بندی او فوق‌العاده است. اما به نظر من، فیلم در نیمه دوم و در صحنه‌های رستوران کمی افت می‌کند، جایی که کمدی به لودگی تبدیل می‌شود و شوخی‌ها از بین می‌روند و ما را در یک حس عاطفی ناخوشایند قرار می‌دهد که چندان لذت‌بخش نیست. با این حال، این فیلم سینمایی نوآورانه است که نشان می‌دهد یک پدر برای بودن در کنار فرزندانش چه کارهایی می‌تواند انجام دهد و به شدت به کلیشه‌های جنسی حمله می‌کند. بین ویلیامز و فیلد هم شیمی ملایمی وجود دارد و دیالوگ‌های تند و زیبایی نیز وجود دارد که لذت‌بخش هستند. فیلم عالی نیست، اما بسیار خوب است.