فیلم In the Fade 2017

این فیلم در مورد تروریست‌های خارجی در ایالات متحده نیست، بلکه به تروریست‌های داخلی در آلمان، به‌ویژه در هامبورگ می‌پردازد. در اینجا کاتیا (با بازی دایان کروگر) با مهاجر کردی نوری سکرچی (با بازی نومان آکار) ازدواج کرده و آن‌ها یک پسر ۵ ساله به نام راککو دارند. نوری یک کسب‌وکار دارد که به مهاجران جدید کمک می‌کند تا مدارک مختلف را ترجمه کنند. یک...

این فیلم در مورد تروریست‌های خارجی در ایالات متحده نیست، بلکه به تروریست‌های داخلی در آلمان، به‌ویژه در هامبورگ می‌پردازد. در اینجا کاتیا (با بازی دایان کروگر) با مهاجر کردی نوری سکرچی (با بازی نومان آکار) ازدواج کرده و آن‌ها یک پسر ۵ ساله به نام راککو دارند. نوری یک کسب‌وکار دارد که به مهاجران جدید کمک می‌کند تا مدارک مختلف را ترجمه کنند. یک روز کاتیا راککو را به آنجا می‌برد در حالی که با یکی از دوستانش ملاقات می‌کند. در حالی که از آنجا خارج می‌شود، با یک زن جوان مواجه می‌شود که دوچرخه‌اش را در نزدیکی رها کرده است. آن شب، وقتی به خانه برمی‌گردد، متوجه می‌شود که جاده‌ای که از کنار دفتر می‌گذرد مسدود شده و چراغ‌های پلیس ساختمان‌ها را روشن کرده‌اند. او از ماشین بیرون می‌آید و به سمت ساختمان می‌دود و متوجه می‌شود که دفتر منفجر شده است. بمبی در بیرون از ساختمان منفجر شده و هر دو نوری و راککو به‌طور فوری جان خود را از دست می‌دهند. کاتیا به شدت تحت تاثیر این رویداد قرار می‌گیرد و سعی می‌کند کنترل خود را از دست ندهد. دوستان و خانواده‌اش به او کمک می‌کنند و در کنار او می‌مانند. یک شب، او با دوست و وکیلش تماس می‌گیرد و او داروهایی به او می‌دهد تا با درد درونی‌اش کنار بیاید. وکیل قبلاً برای نوری نیز کار کرده بود و در گذشته به او کمک کرده بود. حالا پس از داشتن فرزند، نوری و کاتیا در سال‌های اخیر پاک مانده بودند. کاتیا به پلیس در مورد دختری که دیده است، اطلاعات می‌دهد و تحقیقات ادامه پیدا می‌کند. اما به‌جای جستجوی حقیقت، به نظر می‌رسد پلیس بیشتر بر روی نوری به عنوان یک مهاجر و تروریست بالقوه تمرکز دارد. آن‌ها سوابق نوری را بررسی کرده و داروهای کاتیا را پیدا می‌کنند، اما افسر مسئول او را رها می‌کند. با این حال، تمرکز آنها همچنان بر روی تروریست‌های اسلامی است و توصیف دختری که او به آن‌ها داده را نادیده می‌گیرند. تا اینکه شخص دیگری او را لو می‌دهد. در نهایت مشخص می‌شود که افراد مسئول بمب‌گذاری نئو نازی‌ها هستند: آندره (با بازی اولریش براندهوف) و ادا مِولر (با بازی هانا هیلسدورف). با شواهد موجود، دادستان آن‌ها را متهم کرده و دادگاه ادامه می‌یابد. این بخش از فیلم به طرز جالبی نشان می‌دهد که چطور پرونده‌ها در آنجا متفاوت از اینجا رسیدگی می‌شوند. هر روز کاتیا باید با بحث در مورد مرگ عزیزانش روبه‌رو شود و مطمئن است که این دو نفر خانواده‌اش را نابود کرده‌اند. سوالی که در طول دادگاه پیش می‌آید این است که دفاع چه اندازه می‌تواند پیش برود. تمام گذشته کاتیا به میان می‌آید تا تمرکز را از متهمان دور کند. دفاع همچنین سعی می‌کند شواهدی که در خانه پدر آندره پیدا شده را بی‌اساس جلوه دهد، کسی که مسئول گزارش به پلیس و منجر به دستگیری آن‌ها بود. این‌که آیا این خط دفاع به نفع متهمان یا به نفع کاتیا خواهد بود، مشخص نیست. اما یافتن عدالت و انتقام دو موضوع متفاوت است که باید در نظر گرفته شود. فیلم به خوبی ساخته شده و بازی‌ها بسیار خوب است، با بازی فوق‌العاده دایان کروگر. او از ابتدا تا انتها در مرکز توجه است و تمام فیلم حول شخصیت او می‌چرخد. این شخصیت پیچیده‌ای است که همیشه تحت فشار نیست، اما به تدریج با پیشرفت فیلم دچار فروپاشی می‌شود. کروگر او را باورپذیر می‌سازد و درد او در بسیاری از لحظات قابل لمس است. این فیلم قطعاً داستانی غم‌انگیز برای دنبال کردن است و با بالا و پایین‌هایی پیش می‌رود. با این حال، در حالی که کروگر کار فوق‌العاده‌ای انجام می‌دهد، من احساس کردم که ارتباط عمیقی با شخصیت و وضعیت او برقرار نمی‌کنم. با این وجود، فیلمی جالب برای تماشا است و ارزش نگاهی دارد. بازیگری A+، احساسات انسانی A+، اما نباید فراموش کرد که کردها ترک نیستند. اگر تاریخ یونان را در ۶۰۰ سال گذشته بخوانید، می‌دانید که چه اتفاقی افتاده است. آوردن نازی‌ها در این داستان فقط راهی برای تحریف درک بینندگان از آنچه شیطانی است، می‌باشد.