برای تجربه سریعتر، با کیفیتتر و بدون تبلیغات مزاحم، اپلیکیشن جدید رو دانلود کنید.
ویژگیهای جدید:
✅ سرعت بالاتر
✅ کیفیت بهتر تصاویر
✅ دانلود مستقیم فیلمها و سریالها
✅ رابط کاربری ساده و کاربرپسند
همین حالا اپلیکیشن رو دانلود کنید و تجربه بهتری از تماشای فیلمها داشته باشید!
5 ماه قبل
دانلود رایگان...
نهایت لذت با دانلود رایگان و تماشای فیلم در کنار خانواده...!
در حال تکمیل آرشیو هستیم...!
ابتدا فیلم ها...!
سپس سریالها...!
سال ۲۰۲۰ بدون شک یکی از بدترین سالها برای سینما بود، نه تنها از نظر کیفیت فیلمها، بلکه به دلیل تأخیرهای بیپایان در اکران فیلمهای مورد انتظار که این سال را از آنچه که میتوانست باشد، ناامیدکنندهتر کرد. با این حال، این سال هنوز هم چند سورپرایز را به همراه داشت. فیلمهایی که انتظار نداشتم به این اندازه از آنها لذت ببرم (مانند «زیر آب»...
سال ۲۰۲۰ بدون شک یکی از بدترین سالها برای سینما بود، نه تنها از نظر کیفیت فیلمها، بلکه به دلیل تأخیرهای بیپایان در اکران فیلمهای مورد انتظار که این سال را از آنچه که میتوانست باشد، ناامیدکنندهتر کرد. با این حال، این سال هنوز هم چند سورپرایز را به همراه داشت. فیلمهایی که انتظار نداشتم به این اندازه از آنها لذت ببرم (مانند «زیر آب» و «ندای طبیعت») یا حتی فیلمهایی که میدانستم از آنها لذت میبرم ولی در نهایت به شدت آنها را دوست داشتم (مانند «ایوان یگانه» و «پالم اسپرینگز»). فیلم اول «جیکوب چیس» به عنوان کارگردان یکی از این دستهها است. من فقط با خلاصه داستان و بازیگران آشنا بودم که باید اعتراف کنم چندان قانعکننده به نظر نمیرسیدند، اما با این حال تصمیم گرفتم فیلم را ببینم، چرا که ممکن است این آخرین سفر من به سینما در این سال باشد...
اگر این واقعاً آخرین باری باشد که من یک فیلم را روی پرده بزرگ تماشا میکنم، پس این فیلم پایانی فوقالعاده است. «بیا بازی کنیم» یکی از بزرگترین سورپرایزهای سال ۲۰۲۰ است. جنبههای زیادی وجود دارد که من واقعاً از آنها لذت میبرم، اما فیلم از چندین مشکل نیز رنج میبرد. من با عملکرد چشمگیر «آژی رابرتسون» (اولیور) به عنوان یک کودک اوتیستیک غیرکلامی آغاز میکنم. به عنوان کسی که زمانی را با یک دختر اوتیستیک جوان گذراندهام، وقتی از سینما خارج شدم، کاملاً به این باور رسیدم که آژی واقعاً در زندگی واقعی اوتیستیک است (او را از «داستان ازدواج» نشناختم). وقتی متوجه شدم که او نیست، شگفتزده شدم. نمایش او به قدری واقعگرایانه و اصیل است که هرگز فکر نکردم این بازیگری صرفاً یک نقش است.
«جان گالگر جونیور» (مارتی) نیز واقعاً خوب است، اما زمان کمتری در صحنه دارد نسبت به «گیلیان جیکوبز» (سارا). او دقیقاً بد نیست، اما در لحظات احساسی قطعاً ناامیدکننده است. در صحنههای ترسناک فوقالعاده عمل میکند و به جو تنشآلود میافزاید، اما وقتی نوبت به بیان دیالوگهای احساسی و ابراز احساسات میرسد، گیلیان نمیتواند یک عملکرد قانعکننده ارائه دهد. سایر کودکان در فیلم نیز در برخی صحنهها به شدت ضعیف عمل میکنند، اما هر بازیگر جوانی نمیتواند در این سنین بسیار عالی باشد.
با وجود تفسیرهای نامنظم بازیگران، هیچکدام از آنها داستان جذاب پشت «لری»، «هیولای misunderstood» در آن سوی پرده را خراب نمیکنند. پیام اجتماعی فیلم واضح و روشن است و لایهای دیگر به آن میافزاید. تعهد و پشتکار «جیکوب چیس» به این کار (بر اساس داستان کوتاه خود) در طول فیلم مشهود است و از جزئیات ریز در داستانها قابل مشاهده است. من به طرز شگفتانگیزی در داستان غرق شدم. با این حال، چیس اغلب صحنههایی را تکرار میکند که قرار است پیام اجتماعی را که به شدت میخواهد منتقل کند، برساند، و بسیاری از صحنهها که میتوانستند واقعی باشند را به چیزی بسیار تحمیلی تبدیل میکند.
این جنبه آخر با صحنههای ترسناک نوآورانه و استفاده خلاقانه از فناوری امروز برای ایجاد یک محیط فوقالعاده تنشآلود جبران میشود. تعداد کمی از صحنههای ترسناک ناگهانی وجود دارد، اما اکثر آنها بسیار مؤثر هستند. با این حال، جو تنشآلود در سراسر فیلم است که احساس ترس کلی را ارتقا میدهد. چیس همچنین از برداشتهای طولانی استفاده میکند که در نهایت تماشاگران را در لبه صندلیهایشان نگه میدارد، به خاطر کار دوربین عالی (مکسیم الکساندر) و ویرایش بینقص (گرگوری پلاتکین). من واقعاً از موسیقی متن (روکه بانوس) خوشم آمد، اما در چند لحظه، موسیقی تقریباً ساکت به طرز عجیبی تبدیل به یک ملودی ماجراجویانه میشود.
یک تصمیم فنی دیگر از کار «چیس» با تیم جلوههای ویژه به دست آمده است. همانطور که انتظار میرفت از یک تولید با بودجه کم، جلوههای بصری هرگز به استانداردهای امروز نمیرسیدند اگر تصمیم میگرفتند که هیولا را در روشنایی روز به وضوح نشان دهند. اگر وارد فیلم شوید و انتظار یک فیلم هیولایی داشته باشید که هیولا شخصیت اصلی باشد، فراموش کنید. تیم به اندازه کافی هوشمند و متواضع بود که کیفیت نه چندان خوب جلوههای ویژه را بپذیرد، بنابراین چیس هیولا را در نور کم «پنهان» میکند و در صحنههای شب و یا از طریق دوربین گوشی هوشمند/تبلت «نشان» میدهد. این ممکن است برای بسیاری ناامیدکننده باشد، اما من از این تصمیم هوشمندانه خوشحال شدم.
این فیلم بیشتر یک درام خانوادگی است تا یک فیلم ترسناک عمومی. تلاش خوبی برای ارائه چیزی خاص انجام شده است و من واقعاً معتقدم که این فیلم به شدت نزدیک بود تا یکی از بهترین فیلمهای سال باشد. نحوه برخورد با شخصیت اوتیستیک تقریباً بینقص است. من از این واقعیت که نه تنها فیلم هر مشکلی که چنین شرایطی به همراه دارد را نشان میدهد، بلکه همچنین ویژگیهای فوقالعادهای که افراد اوتیستیک دارند را نیز به نمایش میگذارد، لذت میبرم. حتی اگر او نتواند صحبت کند، اولیور به طرز فوقالعادهای باهوش، سرگرمکننده و شجاع است، چیزی که من معتقدم بیشتر جامعه امروز فکر نمیکند که بچههای اوتیستیک میتوانند باشند. پایان داستان هم جسورانه و هم شگفتآور است و بر روی یک لحظه احساسی مهم به پایان میرسد که تماشاگران را با واکنش تلخی شیرین رها میکند.
در نهایت، «بیا بازی کنیم» یکی از سورپرایزهای مورد علاقه من در این سال است. «جیکوب چیس» ثابت میکند که یک فیلمساز متعهد است که به کار خود تسلط دارد. با آمادگی فوقالعاده، چیس یک روایت بسیار جذاب را ارائه میدهد که با فیلمهای ترسناک عمومی که هر ساله سیل میآورند، متفاوت است. با تمرکز بر داستان احساسی و جذاب به جای صحنههای ترسناک فرمولی، صحنههای ترسناک تأثیر بسیار بیشتری دارند به خاطر ارتباط تماشاگران با شخصیتهای اصلی، به ویژه «آژی رابرتسون». او یکی از بهترین بازیهای جوانانه سال ۲۰۲۰ را ارائه میدهد و یک کودک اوتیستیک را با اصالت قابل توجهی به تصویر میکشد. با این حال، سایر بازیگران به اندازه کافی خوب نیستند، به ویژه «گیلیان جیکوبز» که با یک نمایش احساسی ناامیدکننده به انتقاد میانجامد. پیام اجتماعی مهم و به طور مؤثر منتقل میشود، با وجود اینکه چیس در نهایت تعادل خود را از دست میدهد و تعداد صحنههایی که در نهایت به حالت تحمیلی تبدیل میشوند را افزایش میدهد. به لحاظ فنی، جو تنشآلود توجه را از چند صحنه ترسناک مؤثر میرباید. با یک لحظه احساسی تلخ و شیرین و جسورانه به پایان میرسد. تا زمانی که انتظار یک «فیلم هیولایی» پر از ترسهای پیشبینیشده را نداشته باشید، به شدت به هر کسی که به دنبال برنامهای برای هالووین است، توصیه میکنم.
امتیاز: B+
هرچند فیلم قطعاً از فیلمهای دیگر الهام گرفته است (یعنی «بابادوک» روی گوشی)، اما بازیگریها بالاتر از حد متوسط است، افکتهای موجودات بد نیست و چند صحنه ترسناک به خوبی با استفاده از دوربین دستگاه ساخته شدهاند.
من مطمئن نیستم چرا «اولیور» را به عنوان یک نوجوان اوتیستیک معرفی کردند، اما بازیگر «آژی رابرتسون» این موضوع را باورپذیر میکند. آیا فقط من هستم یا دیگران هم از کلیشه «زورگوییهای حیاط مدرسه که به قهرمان بچهدار آزار میزنند» خسته شدهاند؟
در اوج فیلم، صحنهای وجود دارد که به طرز مثبت غافلگیرم کرد (من همه چیز را دیدهام پس اگر فیلمی بتواند این کار را انجام دهد، به آن اعتبار میدهم). این واقعاً باعث شد که نگاهی دیگر به فیلم بیندازم و بیشتر آن را دوست داشته باشم.
برخی لحظات خوب در میان برخی لحظات احمقانه وجود دارد (هرگز چیزی که از یک گوشی بیفتد را ترسناک نمیبینم). اما بازیها صادقانه بودند و با کمال میل سرگرم شدم. به نوعی من را به یاد «دیود اف. سندبرگ» و «خاموشی» میاندازد که شاید مانند این به عنوان یک بخش در «قصههای از قبر» بهتر عمل کند. **۳.۰/۵**
نکته: برای تماشا با زیرنویس چسبیده لطفا از برنامههایی مثل MXPlayer استفاده بفرمایید تمامی عناوین دارای زیرنویس چسبیده سافت ساب میباشند.
لینکهای دانلود با کیفیت فوقالعاده، فقط برای مشترکین ویژه!
چندتا از دلایلی که این فیلم خیلی خوبه بازی عالی بازیگر کودک پیام خوبی که فیلم میرسونه پایان تلخ و شیرین جان گلگر جونیور
خیلی مسخره بود
فیلم خیلی ترسناکی بود واقعا ارزش دیدن داره