برای تجربه سریعتر، با کیفیتتر و بدون تبلیغات مزاحم، اپلیکیشن جدید رو دانلود کنید.
ویژگیهای جدید:
✅ سرعت بالاتر
✅ کیفیت بهتر تصاویر
✅ دانلود مستقیم فیلمها و سریالها
✅ رابط کاربری ساده و کاربرپسند
همین حالا اپلیکیشن رو دانلود کنید و تجربه بهتری از تماشای فیلمها داشته باشید!
5 ماه قبل
دانلود رایگان...
نهایت لذت با دانلود رایگان و تماشای فیلم در کنار خانواده...!
در حال تکمیل آرشیو هستیم...!
ابتدا فیلم ها...!
سپس سریالها...!
یک زوج جوان، گاسپارد (گرگور لپرنس-رینگه) و ماریون (پاولین اتیین) در حال لذت بردن از تابستان در جنوب ایدئال فرانسه هستند که بهطور تصادفی یک تلفن همراه پیدا میکنند. کنجکاوی آنها به خاطر لحن مرموز پیامها و تصاویری از یک زن زیبا که در تلفن ذخیره شده، برانگیخته میشود و تصمیم میگیرند به محلی که «اژدها» (سوان آرلاد) به «سم» (لوییز بوردون) پیشنهاد داده، بروند....
یک زوج جوان، گاسپارد (گرگور لپرنس-رینگه) و ماریون (پاولین اتیین) در حال لذت بردن از تابستان در جنوب ایدئال فرانسه هستند که بهطور تصادفی یک تلفن همراه پیدا میکنند. کنجکاوی آنها به خاطر لحن مرموز پیامها و تصاویری از یک زن زیبا که در تلفن ذخیره شده، برانگیخته میشود و تصمیم میگیرند به محلی که «اژدها» (سوان آرلاد) به «سم» (لوییز بوردون) پیشنهاد داده، بروند. پس از اینکه نگاهی به آن زوج میاندازند، تصمیم میگیرند که ادامه دادن به تعقیب آنها میتواند تفریح خوبی باشد.
اما این کار به آسانی و لذتبخشی که آنها پیشبینی کرده بودند، تبدیل نمیشود: اوضاع به طرز خطرناکی تغییر میکند و وقتی به آن زوج میرسند، آنها را در حال تلاش برای خودکشی در ماشین مییابند. آنها موفق میشوند به خودرو بروند و دختر را نجات دهند، اما برای شریک او دیگر دیر شده است و به طرز نگرانکنندهای، ماریون قسم میخورد که کسی از جنگلهای نزدیک این صحنه را تماشا میکرده است. هرچند که هر دو از این اتفاقات به شدت تحت تاثیر قرار میگیرند، اما کنجکاوی گاسپارد کاهش نمییابد؛ او نمیتواند در برابر دزدیدن یک دوربین که به وضوح برای فیلمبرداری از تلاش خودکشی تنظیم شده، مقاومت کند و وقتی تنها میشود، آن را تماشا میکند – هرچند که از اشاره به «ساحل سیاه» که آن زوج به آن اشاره کردهاند، سر در نمیآورد و نمیداند چرا اژدها و سم با این احساسات عاطفی، مرگشان را ثبت کردهاند.
زندگی برای ماریون و گاسپارد به طور عادی ادامه مییابد. اما وقتی بهطور تصادفی گاسپارد دوباره با سم – نام واقعی او آدری – در حین خرید ماریجوانا با دوستانش برخورد میکند، نمیتواند در برابر گفتن اینکه او را میشناسد، مقاومت کند. آنها به طور مختصر صحبت میکنند و در این مدت، گاسپارد میتواند برخی از اطلاعاتی که در متنها دیده را درک کند. برخی از مکانهای توصیف شده در یک بازی آنلاین به نام «سوراخ سیاه» یافت میشوند. علاقه او به آدری مرموز او را به بازی وارد میکند تا به دنبال شخصیت او بگردد: اما در «سوراخ سیاه»، فاصله بین خود و آواتار پیچیده است و برای یک تازهکار مثل گاسپارد، این تقریباً به طور فوری مشکلاتی ایجاد میکند...
بیانیه مطبوعاتی همراه با «بهشت سیاه» فیلم را بهعنوان «ترون در برابر بلو ولوت» توصیف میکند: خوشبختانه در اینجا خیلی از ترون وجود ندارد، اما میتوان عناصر لینچینی را در زن مرموز فیلم، موسیقی حاشیهای و از همه مهمتر احساسی که ما، مانند حداقل یکی از شخصیتها، درک دقیقی از آنچه در حال وقوع است نداریم، حس کرد. حالات درونی بر عمل در بسیاری از فیلم تقدم دارد و نه صرفاً به این دلیل که بخشهایی از داستان در یک محیط مجازی اتفاق میافتد؛ بلکه تمرکز بسیار بر انگیزههای شخصیتها، به ویژه گاسپارد، است که سادگی او را به شدت منحرف میکند. با این حال، هیچ چیز غیرقابل تغییر نیست و به تماشاگر اجازه نمیدهد در هیچ یک از حالتهای درک مستقر شود. گاسپارد در ابتدا توسط دیگران «بچه» نامیده میشود، اما داستان منحنی یادگیری سختی را به او میدهد و سپس او را دوباره به عنوان «بچه» پس میزند. آدری/سم نیز تحت تأثیر این موضوع قرار دارد و به نظر میرسد از قربانی به وامپ و بالعکس حرکت میکند (در حالی که بهترین اجرا را در فیلم ارائه میدهد، چه در صحنه و چه در دنیای مجازی).
در مورد «سوراخ سیاه» خود، دنیای بازی تأثیرگذار به نظر میرسد: در حالی که جنوب فرانسه گرم، آفتابی و پر از مردم زیبا است، «سوراخ سیاه» کاملاً برعکس آن است، همیشه در تاریکی غوطهور و عمدتاً توسط یک مجموعه جالب از موجودات زشت پر شده است. با این حال، همیشه خطر وجود دارد که آنچه اکنون مدرن به نظر میرسد، در مدت زمان نسبتاً کوتاهی به طرز مضحکی قدیمی شود و اگر فناوری داستان را پیش ببرد نه بالعکس، این اثر تقریباً همیشه بدتر به نظر میرسد. بهشت سیاه ممکن است از این سرنوشت در امان بماند: ایده MMORPG ها به طور حتم یک پدیده مدرن است، اما به هر حال، بازی هنوز فقط یک عرصه برای کاوش ایدههای فراموشنشدنی مانند خود، هویت و وسواس است. من واقعاً دوست داشتم که بخش بیشتری از فیلم در این دنیای مجازی اتفاق بیفتد، زیرا به نظرم تعامل بین آواتار و خود سوالات جالبی را مطرح میکند، اما به همین شکلی که هست امیدوارم «بهشت سیاه» تأثیرش را به خاطر گرافیک کامپیوتریاش از دست ندهد. اینجا خیلی بیشتر از آنچه که به نظر میرسد، در حال وقوع است، تا جایی که توضیحات بیشتری میتواند مفید باشد – فقط کمی، زیرا من میدانم که یکی از نقاط قوت اینجا جو به آرامی آشفته است. انتقاد دیگری این است که لپرنس-رینگه همیشه تمام احساسات تیرهای را که میدانیم در سرش وجود دارد، منتقل نمیکند و گاهی به نظر میرسد که در برابر نقشهای به وضوح مشخصی که در اطرافش در حال بازی هستند، کوچک شده است.
با تمام اینها، من واقعاً «بهشت سیاه» را پسندیدم؛ این یک فیلم نوآورانه، با استایل و آرام است در حالی که عناصر موفق آن به مراتب بیشتر از عناصر کمتر موفق است. اوه، و به عنوان یک طرفدار دیوید لینچ، نمیتوانم کمک کنم که فکر کنم آیا کارگردان/نویسنده ژیل مارچاند نیز طرفدار او هست یا نه، نه فقط به خاطر لحن کلی بلکه به خاطر یک صحنه خاص که به شدت من را به یاد «مولهولند درایو» میاندازد.
نکته: برای تماشا با زیرنویس چسبیده لطفا از برنامههایی مثل MXPlayer استفاده بفرمایید تمامی عناوین دارای زیرنویس چسبیده سافت ساب میباشند.
لینکهای دانلود با کیفیت فوقالعاده، فقط برای مشترکین ویژه!
دیدگاه های کاربران