برای تجربه سریعتر، با کیفیتتر و بدون تبلیغات مزاحم، اپلیکیشن جدید رو دانلود کنید.
ویژگیهای جدید:
✅ سرعت بالاتر
✅ کیفیت بهتر تصاویر
✅ دانلود مستقیم فیلمها و سریالها
✅ رابط کاربری ساده و کاربرپسند
همین حالا اپلیکیشن رو دانلود کنید و تجربه بهتری از تماشای فیلمها داشته باشید!
5 ماه قبل
دانلود رایگان...
نهایت لذت با دانلود رایگان و تماشای فیلم در کنار خانواده...!
در حال تکمیل آرشیو هستیم...!
ابتدا فیلم ها...!
سپس سریالها...!
سال 1963 ، در شب جشن هالووین پلیس دختری 17 ساله بنام «جودیت میرز» را میابد که تا حد مرگ توسط برادر 6 ساله اش، «مایکل» با چاقو ضربه خورده است. اکنون بعد از 15 سال، درست چند روز قبل از جشن هالووین، مایکل از زندان می گریزد و
سال 1963 ، در شب جشن هالووین پلیس دختری 17 ساله بنام «جودیت میرز» را میابد که تا حد مرگ توسط برادر 6 ساله اش، «مایکل» با چاقو ضربه خورده است. اکنون بعد از 15 سال، درست چند روز قبل از جشن هالووین، مایکل از زندان می گریزد و
روزی روزگاری، در زمانی دور (اما قطعاً فراموشنشده)، تریلر رادیویی یک فیلم ترسناک با صدای ترسناک یک گوینده مرد همراه بود که پس از ارائه خلاصهای از داستان فیلم، با این جمله به پایان میرسید: «به زودی در سینمایی نزدیک به شما». همچنین، «رتبهبندی R. ورود افراد زیر ۱۷ سال بدون والدین ممنوع است.»
(میخندد) ...
این تریلرهای رادیویی فیلمهای ترسناک کلاسیک همیشه مرا میترساند! اما واقعاً...
روزی روزگاری، در زمانی دور (اما قطعاً فراموشنشده)، تریلر رادیویی یک فیلم ترسناک با صدای ترسناک یک گوینده مرد همراه بود که پس از ارائه خلاصهای از داستان فیلم، با این جمله به پایان میرسید: «به زودی در سینمایی نزدیک به شما». همچنین، «رتبهبندی R. ورود افراد زیر ۱۷ سال بدون والدین ممنوع است.»
(میخندد) ...
این تریلرهای رادیویی فیلمهای ترسناک کلاسیک همیشه مرا میترساند! اما واقعاً آنها را با تمام وجود دوست داشتم.
(در خاطرهها غرق میشود)
در مورد اثر مستقل جان کارپنتر، «هالووین»، تریلر رادیویی آن هیچگونه ترس کمتری نداشت. در واقع، خونم را یخ کرد...
هرچند «هالووین»، یکی از محبوبترین فیلمهای ترسناک من در تاریخ سینما، در سال ۱۹۷۸ (بهصورت سینمایی) به نمایش درآمد، اما این فیلم تا اکتبر ۱۹۸۰ به من و خانوادهام اجازه داد تا «شب فیلمدیدن» خود را در یک سینمای زیبا در گورنی، ایلینوی سپری کنیم. ما با خرید هات داگ، کشمش شکری، پاپکورن و نوشیدنی از مناطق کنسشن فوقالعاده آن سینما، خود را برای تماشای ترسهایی که قرار بود روی یکی از صفحات بزرگ سینما ببینیم آماده کردیم. از آن زمان، من به هنر پوستر و جلد کتابها و آلبومها علاقهمند شدم. و وقتی پوستر «هالووین» را دیدم، به شدت مجذوب آن شدم. این پوستر، با تصویری از دستی که چاقوی قصابی را در دست دارد و نوک تیز آن در راستای صورت یک کدو تنبل است، یکی از خلاقانهترین آثار هنری سینمایی بود که تا آن زمان دیده بودم. هنوز هم در خاطرم مانده است.
«شب او به خانه برگشت!» ...
اگر بخواهم یک شخصیت منفی در فیلمهای ترسناک را نام ببرم که بهطور دائمی واژه «ترس» را در ذهن من حک کرده است، آن شخصیت مایکل مایرز است. از لحظهای که «هالووین» روی پرده سینما به نمایش درآمد، ترس در تمام وجودم جا گرفت. موسیقی متن، که به نام «تم هالووین» شناخته میشود، به قدری منحصر به فرد بود که تمام تماشاگران سینما در سکوت فرو رفتند و هر کس به هر نت آن گوش میداد... شاید من، بهخصوص با توجه به استعداد خود در موسیقی. جان کارپنتر فوقالعاده است!
ادامه...
این فیلم افسانهای در شهر خیالی هادونفیلد، ایلینوی آغاز میشود، جایی که گروهی از بچهها در شب هالووین به دور خانهها میروند و شکلات جمع میکنند. یکی از این بچهها، مایکل، یک پسر ششساله است که لباس دلقک به تن دارد. همه چیز خوب به نظر میرسد؛ شبی پر از سرگرمی در «شب همه مقدسین»... تا اینکه مایکل از جمعآوری شکلات به خانه برمیگردد، بهطور مکانیکی به آشپزخانه خانوادهاش میرود و چاقوی قصابی را از مجموعه ظروف انتخاب میکند و منتظر میماند تا دوست پسر خواهرش (که به تازگی با او رابطه جنسی داشته) برود و سپس بهطور مکانیکی به اتاق خواهرش میرود و او را غافلگیر میکند. وقتی او (که هنوز برهنه است) به مایکل به عنوان برادرش میپردازد، او شروع به حمله میکند... با نوک تیز چاقو. او تا زمانی که خواهرش به زمین بیفتد، دست از کار نمیکشد. سپس به آرامی به طبقه پایین برمیگردد و در حیاط جلویی منتظر میماند. والدینشان به زودی به خانه برمیگردند و مایکل را در حال ایستادن خارج از خانه میبینند - صورتش هنوز زیر ماسک پنهان است - با چاقوی خونآلود در دست. یکی از والدینش ماسک را برمیدارد و ما برای اولین بار چهره ششسالگی مایکل مایرز را میبینیم. سال ۱۹۶۳ بود.
این فقط مقدمه بود.
پانزده سال بعد (در ۱۹۷۸) مایکل ۲۱ ساله از بیمارستان اسمیتگروو فرار میکند و به هادونفیلد برمیگردد تا خانه کودکیاش را که از زمان قتل خواهرش فروخته نشده، دوباره به دست آورد. وقتی مایکل مایرز به هادونفیلد برمیگردد، جهنم به پا میشود... به معنای واقعی کلمه.
این فیلم با کارگردانی فوقالعاده، «هالووین» با بازی جیمی لی کورتس به عنوان لوری استرود، شخصیت اصلی نوجوانی که هدف مایکل مایرز میشود؛ دونالد پلزنس در نقش روانپزشک مایکل، دکتر سم لوماس؛ برایان اندروز در نقش تامی دویل؛ و نانسی لوماس در نقش آنی براکیت، یکی از دو دوست نزدیک لوری بازی میکند.
این فیلم با بودجه ۳۲۵ هزار دلار ساخته شد و به بیش از ۷۱ میلیون دلار در سطح جهانی دست یافت... به دلیلی.
این اثر کارپنتر یک افسانه واقعی است. این فیلمی است که نشاندهنده نبوغ فیلمسازی است، یک نقطه عطف در سینما و بیش از هر ستارهای که دارد، شایسته احترام است.
«هالووین» یک فیلم کلاسیک است. هیچ شکی در آن نیست. یکی از فیلمهای بنیادی در ژانر اسلشر و یک انتخاب بسیار مناسب برای هر ماراثون فیلم ترسناک در فصل هالووین است. اما فکر میکنم مردم به آن شهرتی میدهند که به طور کامل شایستهاش نیست. ده دقیقه ابتدایی و ده دقیقه پایانی، هر دو **خارقالعاده** هستند. اما همه چیز در میانه؟ به نوعی هم خستهکننده و هم آزاردهنده است. قتلها خوب هستند اگر این نوع چیزها را دوست داشته باشید، اما همه چیز در میانه «هالووین» تکراری است. البته در آن زمان اینطور نبود، اما وقتی سالهای شکلگیریام را صرف تماشای فیلمهای دیگری کردم که این کار را بهتر انجام میدهند (و بهتر بازی میکنند)، دیگر مهم نیست که چه کسی اولین بار این کار را انجام داده است.
**امتیاز نهایی: ★★★ - من خوشم آمد. شخصاً توصیه میکنم یک بار امتحان کنید.**
**موجود مرموز میآید**
یک قاتل بیروح، مایکل مایرز، از آسایشگاه فرار میکند و به شهری در ایلینوی که ۱۵ سال پیش خواهرش را در آنجا کشته، برمیگردد تا در شب هالووین آشوب به پا کند. دونالد پلزنس به عنوان دکتر نگران مایرز در اینجا حضور دارد.
«هالووین» جان کارپنتر (۱۹۷۸) به عنوان بنیانگذار و الگوی موج اسلشرهای دهه ۸۰ شناخته میشود، با ویژگیهایی مانند قاتل ماسکدار غیرقابل توقف، ترسهای جعلی، دختر نهایی و مردههای زنده. البته، «هالووین» تحت تأثیر اسلشرهای قبلی یا شبهاسلشرهایی مانند «روانپریش» (۱۹۶۰)، «دمانسیا ۱۳» (۱۹۶۳)، «خلیج خون» (۱۹۷۱)، «تورسو» (۱۹۷۳)، «کشتار با ارهبرقی تگزاسی» (۱۹۷۴) و «کریسمس سیاه» (۱۹۷۴) قرار داشت. «جمعه ۱۳» (۱۹۸۰) و دنبالههایش الگوی «هالووین» را گرفتند و عناصر دیگری مانند محیط کمپ تابستانی و یک قاتل ماورایی رو به زوال را اضافه کردند.
در حالی که من فیلمهای «جمعه» را ترجیح میدهم، «هالووین» از بسیاری از اسلشرهایی که بعداً آمدند، مانند «کشتار مهمانی خواب» (۱۹۸۲) با کلاستر است. همچنین برخلاف فیلمهایی که شوخی و کمدی را به کار میبرند، این فیلم روند جدیتری را حفظ میکند، مانند «جمعه ۱۳ قسمت ۳» (۱۹۸۲). فیلم با فرار از آسایشگاه و صحنههای شب هالووین، فضای باکیفیتی را ایجاد میکند. جو ترسناک با موسیقی متعالی که کارپنتر ساخته و اجرا کرده، تقویت میشود.
اگرچه داستان در یک شهر خیالی در ایلینوی اتفاق میافتد، اما فیلم در منطقه لس آنجلس (ساوت پسادنا و هالیوود و غیره) فیلمبرداری شده است، که خوب است، زیرا صحنههای محلی میتوانند هر شهری در ایالات متحده باشند. اما چیزی که خوب نیست این است که درختان به وضوح نشان میدهند که اینجا اواخر اکتبر نیست.
دیگر مشکلات شامل کمبود تلاش و دیالوگهای ضعیف است، مانند گفتوگوی دختران در حین برگشت از مدرسه، که به نظر واقعی نمیآید. در مورد دختران، آنها قابل قبول هستند، اما به هیچ وجه به خوبی فیلمهای «جمعه» نیستند. نانسی کیز (لوماس) احتمالاً بهترین بازیگر در نقش آنی است و بعد از او جیمی لی کورتس به عنوان شخصیت اصلی (که مادرش، جانت، در «روانپریش» بازی کرده است) قرار دارد. پیجی سالز نیز بازیگر جذابی است. یک قسمت مشکوک دیگر دکتر است که در بوتهها مخفی شده و به طور پرشور صحبت میکند.
من «هالووین» را به خاطر کلاس و جو آن دوست دارم و این فیلمی مناسب برای فصل پاییز است؛ همچنین جایگاه برجستهای در تاریخ ترسناک دارد. اما با توجه به نقصهای فوق، به نظر میرسد که کمی بیش از حد توسط طرفداران شگفتزده ارزشگذاری شده است.
امتیاز: B-
به نظر نمیرسد که اینجا ایلینوی باشد، نه؟ ببخشید، فقط لازم بود این را بگویم، چون من از آنجا هستم...
... اما با این حال، برگها روی زمین و برگهای سبز در درختان. این اصلاً ایلینوی نیست، احتمالاً به خاطر بودجه کم فیلم، اما این کار میکند. این حس یک نوع حس سوررئالیستی شبیه «کابوس در خیابان الم» را میدهد؟ و فکر میکنم، اگر حافظهام درست باشد، این آغاز استانداردی است که در آن دوشیزگان در برابر مجازات جنسی زنده میمانند.
به هر حال، این یکی از فیلمهای محبوب و قدیمیترین دوستان من است و میتوانم دلیلش را درک کنم.
این فیلم بسیار جو دارد. این فیلم ترسناکترین و دلهرهآورترین حس را به بیننده منتقل میکند.
واقعاً این فیلم بهترین فیلم اسلشر است، حتی بهتر از فیلم مورد علاقه من... اما اینجا و آنجا نیست.
واقعیت این است که این فیلم تعریفکننده ژانر اسلشر در ترسناک است و بارها تقلید شده اما هنوز هم تکرار نشده است. بهطور خلاصه، این یک شاهکار در ژانر خود است.
من واقعاً از دیدن این فیلم بر روی پرده بزرگ دوباره، ۴۰ سال پس از آنکه جان کارپنتر ما را با سبک ترسناک خود آشنا کرد، لذت بردم. جیمی لی کورتس به خوبی در نقش «لوری» بازی میکند که خود را در انتقام جوییهای «مایکل مایرز» در مییابد و شاید تنها دونالد پلزنس («لوماس») بتواند او را نجات دهد. سرعت و تنش فیلم به خوبی پیش میرود - که به کمک استفاده خوب از صدا و نور (من چندان از موسیقی خیلی سینتیزده خوشم نیامد)، فریادهای حمایتگر PJ Soles و نانسی کیز و مداخلههای گاهبهگاه پلزنس کمک میکند. دنبالهها هرگز به ارتفاعات این فیلم اصلی و روانشناختی نرسیدند - واقعاً چند اثر ویژه برای خندیدن یا حتی صحبت کردن وجود ندارد - و اگر فرصتی برای تماشای آن بهصورت اصلی بر روی ۳۵ میلیمتر دارید، باید حتماً امتحان کنید.
**فیلمی قابل قبول، با قاتلی که به نظر نمیرسد آنقدر وحشتناک باشد وقتی اخبار روزنامهها را میخوانیم.**
قبل از نوشتن یک بررسی از این فیلم، باید یک اعلام علاقهمندی کنم که فکر میکنم مناسب است: من واقعاً هالووین را دوست ندارم، این یکی از روزهایی است که از آن متنفرم. این یک جشن نیست که به فرهنگ من تعلق داشته باشد، کاملاً برای سنت پرتغالی بیگانه است و بهانهای ضعیف برای نوجوانان پرسهزن است که به خانههای غریبهها بروند، در ساعات نامناسب، تا مزاحم کسانی شوند که به آرامی در کارهای خود مشغولند. من قبلاً مجبور شدم گروهی را با کمی بیاحترامی بیرون کنم و هیچ شکی ندارم که روزی به خاطر این احمقانه هنوز هم مشکلاتی خواهم داشت. علاوه بر این، برای کاتولیکها، روز جشن روز بعد، ۱ نوامبر است، زمانی که کلیسا روز تمام مقدسین را جشن میگیرد.
به هر حال، این زمان خوبی برای تماشای فیلمهای ترسناک در تلویزیون است و دیروز بهطور تصادفی فیلمی را تماشا کردم که من را به اینجا کشاند. این فیلم که توسط جان کارپنتر کارگردانی شده است، کارگردانی که به نماد سینمای ترسناک کلاسیک تبدیل شد، با بودجه کم به موفقیتی بزرگ دست یافت و با گذشت زمان به کلاسیک اسلشر تبدیل شد، نوعی ترسناک که من اعتراف میکنم که بهخصوص آن را دوست ندارم.
کارپنتر با مهارت مشهور خود کارگردانی میکند و کار فوقالعادهای در خلق و شکلدهی به تنش و جو معما انجام میدهد. کارگردان بهخوبی از نورپردازی و فیلمبرداری استفاده کرده و جلوههای بصری و صوتی واقعاً تأثیر هوشمندانه و عملی دارند. صحنهها و لباسها متقاعدکننده هستند و موسیقی متن جو و حال و هوای خاصی دارد. حتی کسانی که هرگز این فیلم را ندیدهاند، به آسانی موسیقی متن مرتبط با آن را شناسایی میکنند. متأسفانه، من فکر نمیکنم که فیلم از نظر ریتم خیلی خوب عمل کند: نیمه اول چندان جالب نیست، صحنههای زیادی وجود دارد که به نظر نمیرسد برای من جذاب باشد و فقط به طول کلی فیلم افزوده میشود.
هرچند مایکل شخصیت منفی و ویرانگر اصلی کل داستان است، اما نقش چالشبرانگیزی نیست که نیاز به یک بازیگر معتبر داشته باشد. او که پشت ماسکی پنهان شده، یک شرور است که نیازی به بازیگران خوب ندارد، فقط باید غیرقابل شکست به نظر برسد. در نتیجه، جیمی لی کورتس به عنوان بازیگر اصلی در این گروه قرار میگیرد و لوری جوان را به شکلی حداقلی قابل اعتماد به تصویر میکشد که فقط در مواقعی که میتواند فریاد بزند و بهطور هیستریک فرار کند این کار را انجام میدهد، هرچند که او اغلب این کار را انجام میدهد. دونالد پلزنس کمتر خوش شانس بود: این بازیگر مایل است، اما شخصیت او دکتر هیستریک است که به نظر میرسد معتقد است بیمار فراریاش نوعی ضد مسیح است. واکنشهای هیستریک او بهدرستی توسط مقامات جدی تلقی نمیشود، اما این بازیگر به اندازه کافی خوب است که شخصیت را تا حدی محکم بسازد.
مشکل بزرگ این فیلم سناریو است: مایکل وقتی شش ساله بود به شکل بسیار سردی تلاش کرد تا خواهرش را بکشد. او موفق نشد، اما هنوز هم به مدت یک دهه در یک مؤسسه روانی حبس شد و دکتر به او به عنوان شر مطلق نگاه کرد؟ بیایید واقعبین باشیم، این هیچکس را قانع نمیکند. چند روز پیش، ما مردی را دیدیم که هجده نفر را در مین کشته و خودکشی کرده است. اگر او در حال حاضر زنده بود، آیا او ترسناکتر از مایکل مایرز نیست؟ خونآشام دوسلدورف، پیتر کورتن، شصت و هشت جرم مرتکب شد و بیش از دوازده دختر نوجوان را با بیرحمی شدید مورد تجاوز و قتل قرار داد. آیا این نمیتواند به عنوان «شر» قابل قبولتر باشد؟ واقعاً داستان این فیلم از آنچه در روزنامهها میبینیم، بسیار کمتر است.
نکته: برای تماشا با زیرنویس چسبیده لطفا از برنامههایی مثل MXPlayer استفاده بفرمایید تمامی عناوین دارای زیرنویس چسبیده سافت ساب میباشند.
لینکهای دانلود با کیفیت فوقالعاده، فقط برای مشترکین ویژه!
یکی از برترین فیلم های هیجانی
عاشق این فیلم هستم 😍
من که خیلی دوستش داشتم اما بعضی ها ممکنه خوششون نیاد