برای تجربه سریعتر، با کیفیتتر و بدون تبلیغات مزاحم، اپلیکیشن جدید رو دانلود کنید.
ویژگیهای جدید:
✅ سرعت بالاتر
✅ کیفیت بهتر تصاویر
✅ دانلود مستقیم فیلمها و سریالها
✅ رابط کاربری ساده و کاربرپسند
همین حالا اپلیکیشن رو دانلود کنید و تجربه بهتری از تماشای فیلمها داشته باشید!
5 ماه قبل
دانلود رایگان...
نهایت لذت با دانلود رایگان و تماشای فیلم در کنار خانواده...!
در حال تکمیل آرشیو هستیم...!
ابتدا فیلم ها...!
سپس سریالها...!
تچالا پس از مرگ پدرش، پادشاه واکاندا، به خانهاش که کشوری منزوی و با تکنولوژی پیشرفته در آفریقا است بازمیگردد تا بر تخت سلطنت تکیه زده و به جایگاه بر حقش به عنوان پادشاه برسد.
تچالا پس از مرگ پدرش، پادشاه واکاندا، به خانهاش که کشوری منزوی و با تکنولوژی پیشرفته در آفریقا است بازمیگردد تا بر تخت سلطنت تکیه زده و به جایگاه بر حقش به عنوان پادشاه برسد.
نقدها درباره فیلم «پلنگ سیاه» به صورت کلی یک موضوع مشترک دارند: اینکه این فیلم عالی است زیرا با هر چیزی که قبلاً دیدهایم، بهویژه در دنیای سینمایی مارول و ژانر ابرقهرمانی، متفاوت است. شخصیت منفی داستان فوقالعاده است و «پلنگ سیاه» یک فیلم جدید و کاملاً نوآورانه به حساب میآید. اجازه دهید در اینجا تقریباً بهطور کامل مخالف باشم. «پلنگ سیاه» فیلم خوبی است،...
نقدها درباره فیلم «پلنگ سیاه» به صورت کلی یک موضوع مشترک دارند: اینکه این فیلم عالی است زیرا با هر چیزی که قبلاً دیدهایم، بهویژه در دنیای سینمایی مارول و ژانر ابرقهرمانی، متفاوت است. شخصیت منفی داستان فوقالعاده است و «پلنگ سیاه» یک فیلم جدید و کاملاً نوآورانه به حساب میآید. اجازه دهید در اینجا تقریباً بهطور کامل مخالف باشم. «پلنگ سیاه» فیلم خوبی است، نه به این دلیل که الگو را میشکند، بلکه به این دلیل که استودیو مارول الگوی موفقی دارد و این فیلم بهطور کامل به آن پایبند است. اهمیت یک شخصیت اصلی که نه تنها سیاهپوست بلکه واقعاً آفریقایی است، نباید دست کم گرفته شود. ما در این فیلم کمترین تعداد بازیگران سفیدپوست را در میان فیلمهای ابرقهرمانی داریم و آنها واقعاً عالی عمل کردند. تمام این مسائل اجتماعی و سیاسی بسیار مهم است، اما اساس «پلنگ سیاه» از نظر داستان، فیلمنامه و پیچشها، کپیبرداری از آنچه است که ۱۷ بار قبل از این موفق بوده است. این فرمول دوباره جواب میدهد، اما بگذارید بگویم که «پلنگ سیاه» واقعاً یک تجربه بود، هم مهم و هم فوقالعاده، اما گفتن اینکه این فیلم در حال بازآفرینی چیزی است، به نظر من یک دروغ محض است.
امتیاز نهایی: ★★★½ - من واقعاً از آن لذت بردم. به شدت توصیه میکنم که وقت خود را برای دیدن آن بگذارید. این فیلم بیش از حد بزرگنمایی شده و بهتر است از آن دوری کنید. اگر لازم است، آن را در «رد باکس» تماشا کنید. این قطعا یکی از بهترینهای مارول است زیرا داستان جذاب و شخصیتها به خوبی توسعه یافتهاند. پلنگ سیاه و دوستان و خانوادهاش باید از سرقت کلوا (اندی سرکیس) و کیلمانگر (مایکل بی. جورdan) از سرزمین خود و واکاندا دفاع کنند. نه تنها بازیگر اصلی به عنوان تیچالا/پلنگ سیاه عالی است، بلکه بازیگران مکمل نیز به خوبی عمل میکنند، بهویژه بازیگران زن. تیچالا surrounded by women who are smart and strong. مارول به نظر میرسد که نفرین شخصیتهای منفی خود را با کلوا و بهویژه کیلمانگر شکسته است. کیلمانگر به خوبی توسعه یافته و در برخی مواقع همدردیبرانگیز است، با وجود بدجنس بودنش. او من را به یاد لوکی تام هیدلستون میاندازد. صحنههای اکشن و جلوههای ویژه فوقالعاده هستند. اگر از فیلمهای کامیک بوکی لذت میبرید، این فیلم به شدت پیشنهاد میشود.
فیلم واقعاً خوبی است. داستان خوب و پر از سرگرمی. این چیزی است که دیسی از آن بیبهره است. با کمی تردید به دیدن این فیلم رفتم. از اینکه ممکن بود با موعظههای سیاسی و اجتماعی زیادی بارگذاری شود، میترسیدم. بهویژه با توجه به اینکه چگونه این فیلم در میان برخی از گروههای جامعه امروز ما ستایش میشود. مطمئناً برخی از آن مزخرفات در فیلم وجود داشت، اما خوشبختانه بسیار کمتر از آنچه که ترسیده بودم، بود.
در واقع، این فیلم را نسبتاً سرگرمکننده یافتم. این فیلم به دور از برتری است، قطعاً بسیار دور از بزرگنماییهای دیوانهوار آن، اما خوب است. این بیشتر یک فیلم ابرقهرمانی استاندارد با بودجه بزرگ است. البته این به این معنی است که داستان زیرین نسبتاً متوسطی با مقدار زیادی اکشن و جلوههای ویژه تقویت شده است.
داستان خود یک داستان انتقامی سنتی با برخی از مسائل قدرت سیاه است. چیزی برای نوشتن در مورد آن نیست، اما به عنوان وسیلهای برای اکشن و جلوههای ویژه کار میکند که چیزی است که این فیلم را میسازد. البته در آن مزخرفات و حفرههای داستانی معمول وجود دارد. مانند ادعای شوری که میگوید ویبرانیوم (اسم احمقانهای است، اما اهمیتی ندارد) در سرعتهای بالا ناپایدار است، در حالی که آنها هیچ مشکلی در ساخت کشتیهای پرنده و دیگر وسایل سریع با آن ندارند.
شخصیتها به عنوان شخصیتهای اصلی کمی ناامیدکننده هستند. احساس کردم که شخصیت اصلی از نظر کاریزما کمبود دارد. کیلمانگر، شخصیت منفی اصلی، به شدت ناامیدکننده بود. به نظر من او شبیه به کلیشهای از یک اوباش احمق به نظر میرسید و عمدتاً هم مانند یکی رفتار میکرد. خدای من، آیا نمیتوانستند بازیگری پیدا کنند که کمتر... خوب... احمق به نظر برسد!
به شخصه، شخصیت مورد علاقه من واقعاً کلوا بود که واقعاً خنک، دیوانهوار اما خنک بود. جنگجویان زن، که هم خفن و هم باهوش بودند، و شوری نیز در لیست تأیید من نسبتاً بالا هستند.
جلوههای ویژه! اینجا جایی است که این فیلم درخشان است. به طور کلی، فکر میکنم جلوههای ویژه خوب بودند. طراحی مختلف گجتها، کشتیها و غیره بسیار زیبا بود. کرگدنهای دیوانه در مبارزه نهایی واقعاً من را خنداندند. باید آن را پیشبینی میکردم. من واقعاً از همه اثرات صوتی لذت بردم. به وضوح اگر جلوههای ویژه موفق نمیشدند، این فیلم تقریباً بیمعنا میشد.
در کل، «پلنگ سیاه» یک فیلم اکشن و جلوههای ویژه کاملاً لذتبخش است. نه بیشتر، نه کمتر. مقداری موعظه اجتماعی وجود دارد، اما کمتر از آنچه که ترسیده بودم، داستان هم عادی است، و اکشن و جلوههای ویژه هم فراوان است.
واقعاً شگفتزده شدم که چقدر از این فیلم لذت بردم. مسائل زیادی وجود داشت؛ نگرانیهای مهاجرت؛ جنگ بین نجات جهان و محافظت از کشور خود (آشنا به نظر میرسد)؛ ترس از غارت منابع یک کشور آفریقایی؛ بهترین روش برای مقابله با مشکلاتی که مردم سیاهپوست در سطح جهانی با آن مواجه هستند؛ و بسیاری از نودهای فرهنگی واقعی و عالی. تمام اینها در حالی که سنگین یا موعظهآمیز نیستند. شما قطعاً میتوانید هنگام تماشای آن پاپکورن بخورید. شخصیت منفی؛ کیلمانگر، عالی است. نه از این نظر که ترسناک است، اگرچه هست، بلکه به این دلیل که او پیچیدهتر از یک شخصیت منفی سایهای است که فقط باید به دلیل جلوههای ویژه یا موسیقی دراماتیک به او اعتماد کنید.
این فیلم فقط انفجار و یکلایهگویی در یک مکان عجیب نیست. این یک فیلم عالی به طور کلی است. همیشه جالب است. روابط عالی بین همه شخصیتها وجود دارد. و در نهایت؛ واکاندا واقعاً یک مکان است. احساس زنده بودن و زندگی کردن میکند؛ نه فقط ساختمانهای چشمنواز که به عنوان پسزمینه استفاده میشوند. آنها کار فوقالعادهای در جهانسازی انجام دادهاند؛ از آداب و رسوم، لباسها، فناوریهای جذاب و مناظر. این فیلم قطعاً ارزش یک بار تماشا را دارد.
همچنین باید اضافه کنم که؛ شما واقعاً میتوانید اندی سرکیس را ببینید! وقتی نام او را دیدم، فکر کردم که قرار است نوعی هیولای CGI باشد. فقط خوشحالم که او زمان واقعی در صفحه نمایش دارد.
«پلنگ سیاه» یک فیلم سرگرمکننده است، اما قطعاً مشکلاتی دارد. اول از همه، خوبها.
عملکردها سرگرمکننده است، احساسات قابل لمس است و داستان هم چندان بیارزش نیست.
در حالی که CGI گاهی مورد انتقاد قرار میگیرد، من فکر میکنم برای یک فیلم مارول به اندازه کافی خوب بود. صحنههای مبارزه نسبتاً خوب کارگردانی شده بودند. صحنههای مبارزههای آیینی هیجانانگیز و از نظر بصری جذاب بودند. مبارزات در کره نیز دیدنی بود، و علیرغم اینکه من بهطور کلی طرفدار صحنههای تعقیب خودرو نیستم، از این یکی لذت بردم. به نوعی یادآور فیلمهای جیمز باند بود.
در واقع، این یک جذابیت دیگر است، حداقل برای من. پایگاه فناوری مخفی و صحنههای اکشن سرگرمکننده، یادآور فیلمهای نوع جیمز باند بود. فکر میکنم فیلم با دادن یک عیب مشابه به تیچالا، مشابه عیب باند، تکمیل میشد، اگرچه مارول احتمالاً در این خط برای پادشاه ظاهراً با اصول اخلاقی مطلق واکاندا حرکت نخواهد کرد.
داستان، خوب، یک بسته مختلط است. همه چیز به هم فشرده شده و کلیدهای عاطفی اصلی به سرعت عبور میکنند یا تا حدی نادیده گرفته میشوند. مفهوم خوب است. یک خویشاوند گمشده به چالش پادشاه جدید میآید، پیروز میشود و رنگهای واقعی خود را نشان میدهد و به چیزی بیاخلاق تبدیل میشود. پادشاه برمیگردد و غاصب را از پای درمیآورد و در این مسیر به چیزی در مورد خودشان/پادشاهیشان پی میبرد. این داستان خستهکننده است، اما آنقدر خستهکننده نیست که به فیلم آسیب برساند.
در اینجا مشکلات شروع به ظهور میکنند. این فیلم در واقع یک یا دو فیلم در یک فیلم است. واکاندا دارای افسانههای شگفتانگیزی است، اما تقریباً هیچیک از آنها توضیح داده نمیشود. فیلم هرگز واقعاً توضیح نمیدهد که واکانداییها چگونه از ویبرانیوم برای ثروتمند شدن استفاده کردند. در برخی توضیحات به آن پرداخته میشود، اما بسیار بیشتر وجود دارد که به سادگی نادیده گرفته شده است.
علاوه بر این، وکابی بسیار سریع تحت تأثیر کیلمانگر قرار میگیرد که برای چنین رابطه مهمی بسیار سریع بود. برخی از جنبههای عاطفی فیلم به دلیل نداشتن زمان کافی در صفحه نمایش، بینتیجه ماندند.
با وجود نقصهایش، «پلنگ سیاه» یک فیلم سرگرمکننده است که به دنیای سینمایی مارول اضافه میکند. باید دو فیلم میبود، اما شک ندارم که این آخرین باری نیست که ما واکاندا را میبینیم.
شخصیت تیچالا برای اولین بار در «کاپیتان آمریکا ۳: جنگ داخلی» معرفی شد.
در «پلنگ سیاه»، تیچالا پس از مرگ پدرش که رازی درباره برادرش که در آمریکا زندگی میکرد، پنهان کرده بود، به زادگاهش واکاندا برمیگردد. او اکنون تاج و تخت را پس از چالشی از یک رقیب به ارث میبرد.
واکاندا یک کشور آفریقایی با ثروت، قدرت و فناوری عظیم است که از دید جهان پنهان است.
دایی تیچالا خواهان قیام در آمریکا بود. اکنون پسرش کیلمانگر به واکاندا میآید و چالش میکند که تیچالا برای تاج و تخت.
کیلمانگر پیروز میشود و رهبری مبارزه برای قدرت سیاه را به عهده میگیرد.
«پلنگ سیاه» یک فیلم کارآمد و خوب ساخته شده از مارول است که واقعاً فرمول خود را به درستی اجرا کرده است. آواری در گیشه مرا شگفتزده کرد. واقعاً آنقدر خوب نیست که داستان آن بسیار قابل پیشبینی است.
به خاطر درستنمایی سیاسی، این فیلم بزرگنمایی شده است؛ نیکو است و نکات جالبی دارد، اما به نوعی خنثی است.
در سال ۲۰۱۸ منتشر و به کارگردانی رایان کوگلر، «پلنگ سیاه» رویدادهایی را شرح میدهد که تیچالا (چادویک بوزمن) پس از مرگ پدرش (جان کانی) بر تخت پادشاهی ملت پنهان آفریقایی واکاندا مینشیند. این پادشاهی به دلیل منبع مخفیاش یعنی ویبرانیوم، یک فلز بینظیر و تقریباً جادویی، پیشرفته است. متأسفانه، سلطنت تیچالا توسط یک سرباز سابق آمریکایی، اریک «کیلمانگر» (مایکل بی. جورdan) که خشمگین است، به چالش کشیده میشود.
با کارگردان سیاهپوست و بازیگران عمدتاً سیاهپوست (با چند مرد سفیدپوست به عنوان نماد)، «پلنگ سیاه» هنگام انتشار بیش از حد بزرگنمایی و ارزیابی شد. به نظر میرسد منتقدان از اینکه توسط فاشیستهای لیبرال «نژادپرست» نامیده شوند، میترسیدند اگر بخواهند صادقانه بگویند که چیزی منفی در مورد فیلم وجود دارد (چشمغلتاندن). این فیلم دوستداشتنی است و قطعاً نکات جالبی دارد، اما شخصیتها نسبتاً کسلکننده هستند، به جز کیلمانگر، و داستان آن چندان جذاب نیست. این اساساً یک فیلم ابرقهرمانی متوسط است که برخی از ویژگیهای واضح جیمز باند را دارد و به دلیل بازیگران عمدتاً سیاهپوست و مکان آفریقاییاش متمایز میشود. این فیلم حتی به سطح سرگرمی «مرد مورچهای» (۲۰۱۵) هم نمیرسد.
با این حال، این فیلم از نظر ادبی محترم است و داستان آن سؤالات جالبی را مطرح میکند، مانند انزواگرایی در برابر بینالمللیگرایی و فرهنگ آفریقایی-آمریکایی در برابر فرهنگ آفریقایی بومی. اما برخی از نکات خندهدار وجود دارد، مانند زمانی که شوری (لتیشا رایت) به مأمور سیآیای راس (مارتین فریمن) «استعمارگر» میگوید که حتی دقیق نیست. شاید قرار بود شوخی باشد.
مبارزه در آبشار بین پلنگ سیاه و کیلمانگر یک ادای احترام به شماره اول سری «پلنگ سیاه» در «اکشن جنگل: شماره ۶» سپتامبر ۱۹۷۳ بود. در پایان داستان این کامیک، تیچالا و ارک در بالای یک آبشار میجنگند و در نهایت کیلمانگر پلنگ سیاه را از لبه پرتگاه پرتاب میکند. این شماره آغاز داستان «خشم پلنگ» از دان مکگرگور بود (که شامل هنرمندان بیلی گراهام، ریچ باکلر و گیل کین بود) که برای بیش از دو سال در ۱۳ شماره از «اکشن جنگل» شماره ۶-۱۸ و ۲۰۹ صفحه، از جمله اپیلوگ منتشر شد. بسیاری آن را اولین رمان گرافیکی میدانند. البته، این اولین ظهور پلنگ سیاه نبود (که در سال ۱۹۶۶ معرفی شد)، اما این اولین شمارهای بود که او شخصیت اصلی بود.
و این سری بود که توضیحات جالبی در مورد تیچالا، واکاندا و شهروندان، بازدیدکنندگان و دشمنان آن ارائه کرد. این واقعاً شرمآور است که مکگرگور، که شخصیتهای کیلمانگر و وکابی (دانیل کالیویا) را خلق کرد و این توضیحات را تصور کرد، در این فیلم شناخته نشد؛ این واقعاً شرمآور است.
این فیلم ۲ ساعت و ۱۴ دقیقه طول میکشد و در جورجیا (آتلانتا، فایتویل)، کره جنوبی (پوسان) و آبشارهای ایگوآزو، آرژانتین فیلمبرداری شده است. جالب اینجاست که هیچ چیزی در آفریقا فیلمبرداری نشده است. نویسندگان: کوگلر و جو رابرت کول (و، بدون اعتبار، دان مکگرگور).
امتیاز: B-
فیلم فوقالعادهای است. «پلنگ سیاه» شگفتانگیز است (بازی با کلمات).
تیچالا (چادویک بوزمن) به خانهاش در واکاندا بازمیگردد تا پادشاه شود. نه چندان بعد، او برای تاج و تخت به چالش کشیده میشود و جنگ بر سر سرزمینش در حال شکلگیری است.
پلنگ سیاه قهرمان معمولی نیست، زیرا بیایید واقعیت را بپذیریم… او سیاهپوست است. و به جز بیلبو بگینز (مارتین فریمن) و اسمیگول (اندی سرکیس)، همه سیاهپوست هستند. و این همینطور باید باشد. تمام بازیگران عالی عمل میکنند. بوزمن به عنوان پادشاه تیچالا که با نقش جدیدش دست و پنجه نرم میکند، فوقالعاده است. وقتی کیلمانگر (مایکل بی. جورdan) ظاهر میشود، کار آسانتر نمیشود. کیلمانگر شخصیت بدی است، اما شما به او اهمیت میدهید (این یک نوشتار خوب است). او یک دشمن شایسته و یکی از بهترین شخصیتهای منفی مارول است. جوردا به خوبی او را به تصویر میکشد. کارگردان رایان کوگلر و مایکل بی. جوردان یک همکاری فوقالعاده دارند. این سومین همکاری آنها پس از «ایستگاه فروتویل» و «کرید» است و دوباره موفق هستند. خود فیلم با بزرگتر شدن نقش جوردان بهتر میشود.
شخصیتها و بازیگران زن نیز به شدت تحت تأثیر قرار میدهند. بهویژه نکیه (لوپیتا نیانگ) و اوکویه (دانیل گوریرا) نقشها را به خوبی ایفا میکنند.
در «پلنگ سیاه» نسبت به آنچه که معمولاً در فیلمهای مارول میبینیم، شوخی کمتری وجود دارد، اما این چیز بدی نیست. فیلم به آن نیاز ندارد.
اگرچه در (آفریقا) فرضی انجام نشده، اما فیلم به خوبی به نظر میرسد. سازندگان کار فوقالعادهای در خلق واکاندا انجام دادهاند. به طراح لباس روث ای. کارتر و آهنگساز لودویگ گورانسون که به زنده کردن واکاندا کمک کردند، تبریک میگویم.
از طرفی، CGI زیادی وجود دارد. گاهی اوقات خیلی واضح است (کرگدنها سلام میکنند). با این حال، صحنههای نبرد به طرز زیبایی choreographed شدهاند. بهویژه اوکویه که نیزهاش را به کار میگیرد، دیدنی است.
به طور کلی، «پلنگ سیاه» یک افزودنی شگفتانگیز دیگر به دنیای سینمایی مارول است و ما نمیتوانیم صبر کنیم تا ببینیم تیچالا و همپیمانانش در «انتقامجویان: جنگ بینهایت» چه نقشی خواهند داشت.
به احتمال زیاد «پلنگ سیاه» به عنوان یک فیلم فرهنگی مهم بیشتر از یک فیلم عالی به یاد خواهد ماند، اما این نباید از تم عمیقتر فیلم در مورد شمولیت کم کند. این یک فیلم واقعاً خوب با قلب و هوش است.
اینکه من با سرعت، عملهای عمومی یا اینکه کیلمانگر را به عنوان یک شخصیت منفی به اندازهای که فیلم فکر میکند پیچیده نمییابم، مشکل من است. اما نمیفهمم چگونه مردم میتوانند از «پلنگ سیاه» متنفر باشند زیرا این فیلم تمهای اجتماعی و سیاسی را در روایت خود ادغام میکند. آیا ارتباط معاصر در تعیین بزرگی یک فیلم کلیدی نیست؟
من واقعاً از این فیلم لذت بردم، این یک تجربه جدید و ناشناخته است که هرگز قبلاً انجام نشده و آنها یک شاهکار مارول ارائه دادهاند. منتظر دیدن قسمت بعدی هستم...
قبل از انتشار بیش از حد بزرگنمایی شد و بعد از انتشار نیز بیش از حد ارزیابی شد، «پلنگ سیاه» چیزی بیشتر از یک فیلم دیگر بر اساس فرمول مارول نیست، با شخصیتهای کسلکننده و قهرمانی که کارisma ندارد.
در کل، «پلنگ سیاه» یک فیلم لذتبخش بود که به کارگردانی رایان کوگلر ساخته شده است. این یکی از بزرگترین فیلمهای سال ۲۰۱۸ است، با بازیگران عالی که شامل چادویک بوزمن و مایکل بی. جوردان میشود، جلوههای ویژه شگفتانگیز و داستانی که شما را به مدت ۲ ساعت و ۱۵ دقیقه روی لبه صندلیتان نگه میدارد. پس از مرگ غمانگیز چادویک، فکر کردم که باید فیلمهایش را تماشا کنم و این یکی به ذهنم آمد. این نقد یک ادای احترام به چادویک است. این فیلم PG-13 است، اما به نظر میرسد بیشتر مناسب سن ۱۰ سال و بالاتر باشد. داستان اکشن علمی تخیلی فوقالعاده در مورد یک پرنس از یک کشور آرمانی که با حقیقت شگفتانگیز خانوادهاش و نقاب پلنگ سیاه، محافظ کشور واکاندا، روبهرو میشود، شگفتانگیز بود و بهطرز عالی در چارچوب دنیای سینمایی مارول جا میگیرد. پیشنهاد میکنم ابتدا «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» را تماشا کنید، زیرا برخی عناصر را بیشتر قابل درک میکند. اگر از فیلمهای اکشن ابرقهرمانی، فانتزی یا علمی تخیلی لذت میبرید، حتماً این فیلم شگفتانگیز را ببینید.
از آن لذت بردم!
«پلنگ سیاه»، هجدهمین فیلم دنیای سینمایی مارول، بسیار خوب است. من واقعاً از جهانسازی واکاندا و همچنین فیلمبرداری و طراحی لباس لذت بردم. بازیگران، همانگونه که انتظار میرفت، نیز عالی هستند.
چادویک بوزمن به عنوان تیچالا فوقالعاده است، همانطور که میدانستم بر اساس نگاهی که در سال ۲۰۱۶ در «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» از او دیدیم. او بهترین بازیگر اینجا است، اما دانیل گوریرا نیز به او نزدیک میشود. من طرفدار بزرگ گوریرا هستم به خاطر اجراهایش در «مردگان متحرک»، بنابراین میدانستم که او را در اینجا هم ارزیابی میکنم، او دیدنی است - خوب است او را دوباره در حال استفاده از سلاح ببینید.
جای دیگر، لوپیتا نیانگ خوب است و لتیشا رایت هم خوب است؛ او در فیلم «سرود شهری» در سال ۲۰۱۵ که قبلاً او را در آن دیده بودم، عالی بود. این یک ترکیب نسبتاً قدرتمند است، با حضور افرادی مانند فارست ویتاکر، اندی سرکیس، دانیل کالیویا و مایکل بی. جوردان؛ شخصیت جوردان بهترین نیست، اما او خود از نظر عملکرد فوقالعاده است.
این فیلم برای ارزیابی عینی نسبتاً دشوار است؛ گاهی اوقات به اندازه هر فیلم دیگری در دنیای کمیک خوب است؛ فیلمبرداری و جلوهها درجه یک هستند و سرعت عمل معمولاً به خوبی قضاوت شده و لذتبخش است. اما نوشتن و بازیگری، از سوی دیگر، موضوع متفاوتی است. چادویک بوزمن در نقش «تیچالا» به طرز عجیبی خشک به نظر میرسد، زیرا به حکمرانی بر کشور کشاورزی به ظاهری آفریقایی («واکاندا») برمیگردد که بهطور مخفیانه دارای تجهیزاتی پیشرفته بر اساس ماده معدنی نادر و بسیار قدرتمند از فضا است. در این قسمت خاص او بهخوبی از مارتین فریمن («مأمور راس») یا فارست ویتاکر به عنوان «زوری» حکیم کمک نمیگیرد. لتیشا رایت مقداری جذابیت به عنوان خواهر کوچک «شوری» خود به ارمغان میآورد و برای مدتی در ابتدا، اندی سرکیس به خوبی به عنوان «یولیسیس کلا» (که «کلا» تلفظ میشود) بازی میکند، اما وقتی داستان به مسیر خود میرسد، تبدیل به داستانی زیبا ولی نسبتاً کسلکننده، سادهانگارانه و درست در برابر نادرست میشود. من واقعاً از مایکل بی. جوردان («اریک») خوشم آمد - او در اینجا حضوری جذاب و شیرین دارد و میداند چگونه با تماشاگران ارتباط برقرار کند - و باید بگویم که تقریباً از ابتدا در سمت او بودم، اما متأسفانه پایان هیچ شکی ندارد و با نبود هیجان یا خطر برای حفظ وعده اولیهاش، «پلنگ سیاه» به سادگی به یک جشنواره زیبا و شگفتانگیز از رنگ و CGI تبدیل میشود.
امیدوار بودم که بتوانم انقلاب سیاه را در سراسر جهان با سلاحهای شگفتانگیز از واکاندا ببینم. متأسفانه این اتفاق نیفتاد، همه سلاحها قبل از اینکه بتوانند واکاندا را ترک کنند، نابود شدند.
«پلنگ سیاه» یک فیلم نوآورانه است که در میان فیلمهای کمیکبوکی خود متمایز است. با یک بازیگر تقریباً تماماً سیاهپوست و یک تجربه بصری منحصر به فرد، این فیلم تماشاگران را به کشور آفریقایی پیشرفته تکنولوژیکی واکاندا میبرد. داستان به تیچالا میپردازد که پس از ترور پدرش، به عنوان پلنگ سیاه جدید و پادشاه واکاندا به میدان میآید و برای تأمین امنیت ملت خود در برابر تهدید یولیسیس کلا و کیلمانگر، یک دشمن بدجنس و بیرحم، مبارزه میکند. این فیلم به خوبی بازی شده، بصری خیرهکننده است و پیامی منحصر به فرد و قدرتمند درباره ارث و سنت را منتقل میکند. بازیگران، به رهبری چادویک بوزمن در نقش تیچالا، اجراهای قوی ارائه میدهند و زنان واکاندا، که توسط لوپیتا نیانگ، دانیل گوریرا و آنجلا باست را بازی میکنند، بهویژه خشن و تأثیرگذار هستند. با وجود برخی ناهماهنگیها در CGI، روایت محدود و تأکید بر توسعه شخصیت، این فیلم را به یک اثر مهم، سرگرمکننده و لذتبخش تبدیل میکند.
نکته: برای تماشا با زیرنویس چسبیده لطفا از برنامههایی مثل MXPlayer استفاده بفرمایید تمامی عناوین دارای زیرنویس چسبیده سافت ساب میباشند.
لینکهای دانلود با کیفیت فوقالعاده، فقط برای مشترکین ویژه!
صداش خیلی کمه
عالیه . یه فیلم از سطح یک هالیوود که رو دست نداره . ممنونم از بروبچه های خوب بلبل جان
حرف نداشت❣️❣️❣️
عالی بود