برای تجربه سریعتر، با کیفیتتر و بدون تبلیغات مزاحم، اپلیکیشن جدید رو دانلود کنید.
ویژگیهای جدید:
✅ سرعت بالاتر
✅ کیفیت بهتر تصاویر
✅ دانلود مستقیم فیلمها و سریالها
✅ رابط کاربری ساده و کاربرپسند
همین حالا اپلیکیشن رو دانلود کنید و تجربه بهتری از تماشای فیلمها داشته باشید!
5 ماه قبل
دانلود رایگان...
نهایت لذت با دانلود رایگان و تماشای فیلم در کنار خانواده...!
در حال تکمیل آرشیو هستیم...!
ابتدا فیلم ها...!
سپس سریالها...!
«کیتی میچل» نواجوان راهی یک سفر جادهای همراه با پدر و مادر مغرور و برادر کوچکترش میشود تا اولین سال تحصیلی را در مدرسه فیلمسازی آغاز کند اما هنگامیکه تمامی دستگاههای الکترونیکی دنیا زنده میشوند، همه چیز بههم میریزد و...
«کیتی میچل» نواجوان راهی یک سفر جادهای همراه با پدر و مادر مغرور و برادر کوچکترش میشود تا اولین سال تحصیلی را در مدرسه فیلمسازی آغاز کند اما هنگامیکه تمامی دستگاههای الکترونیکی دنیا زنده میشوند، همه چیز بههم میریزد و...
اگر از خواندن نقدهای بدون اسپویل من لذت میبرید، لطفاً وبلاگ من را دنبال کنید.
در تصمیمگیری برای اضافه کردن یک فیلم به فهرست تماشایم، عوامل مختلفی را در نظر میگیرم. از ژانر و خلاصه داستان گرفته تا بازیگران، کارگردانان و نویسندگان، گاهی اوقات فقط یک نام آشنا میتواند مرا متقاعد کند که به تماشای آن فیلم بپردازم. اما در این مورد، فیل لرد و کریستوفر...
اگر از خواندن نقدهای بدون اسپویل من لذت میبرید، لطفاً وبلاگ من را دنبال کنید.
در تصمیمگیری برای اضافه کردن یک فیلم به فهرست تماشایم، عوامل مختلفی را در نظر میگیرم. از ژانر و خلاصه داستان گرفته تا بازیگران، کارگردانان و نویسندگان، گاهی اوقات فقط یک نام آشنا میتواند مرا متقاعد کند که به تماشای آن فیلم بپردازم. اما در این مورد، فیل لرد و کریستوفر میلر که کارگردانی، نویسندگی و تولید برخی از فیلمهای انیمیشن محبوب من در یک دهه اخیر را بر عهده داشتهاند (مانند فیلمهای LEGO و Spider-Man: Into the Spider-Verse)، باعث شدند تا به تماشای "میشلها در برابر ماشینها" (که قبلاً با نام Connected شناخته میشد) بپردازم. مایک ریاندا در این فیلم بهعنوان کارگردان، نویسنده و صداپیشه (آرون میچل، پسر) debut خود را تجربه میکند و جف رو هم نویسنده دیگر آن است.
سال 2021 بهعنوان یک سال فوقالعاده در حال شکلگیری است. من واقعاً از Soul و Wolfwalkers لذت بردم، اما اگر این فیلم انیمیشن از سونی سال گذشته اکران میشد، واقعاً نمیدانم کدامیک را در لیست بهترینهایم قرار میدادم. ریاندا و رو یک فیلمنامه فوقالعاده اصلی ارائه میدهند که پر از شخصیتهای قابل ارتباط و موضوعات بهخوبی پرداخته شده است. بهراستی نمیتوانم به یاد بیاورم آخرین باری که وقتی بهتنهایی یک انیمیشن را تماشا میکردم، اینقدر بلند خندیده باشم. هر شوخی درباره تکنولوژی به طرز خندهداری هوشمندانه است و به رفتارهای عجیب و در عین حال واقعی انسانها در مورد نقصها، سرعت پایین و حتی عدم وجود وایفای میخندد. من از خنده اشک ریختم، اما همچنین به خاطر روایت اصلی نزدیک بود که چند قطره اشک بریزم.
از شخصیت اصلی، کتی میچل، شروع میکنم. بهعنوان یک فیلمساز جوان و آرزومند، شخصیت ابی جیکوبسون یک داستان شناختهشده را دنبال میکند: نداشتن دوستان، بهعنوان یک فرد عجیب و غریب شناخته شدن و والدینی - در این مورد، بیشتر پدرش - که بهسادگی نمیدانند او کیست، چه چیزی را دوست دارد و چرا چیزی را دوست دارد که آنها بههیچوجه درک نمیکنند. اگرچه درست است که این داستان کاملاً جدید نیست، اما این به این معنی نیست که زمانی که بهخوبی نوشته و توسعه داده شود، جذاب و احساسی نیست. ریاندا و رو کتی را بهطرزی فوقالعاده قابل ارتباط میسازند که سختتر است نتوانید با او ارتباط برقرار کنید.
هر کسی حداقل یک بار در زندگیاش احساس تنهایی یا دور افتادن کرده است. بهوضوح، از آنجا که من همان اشتیاق کتی را دارم، برایم راحتتر است که دقیقاً همان احساسی را داشته باشم که او زمانی که دوستان جدیدی پیدا میکند که میتواند درباره هنری که بیشتر دوست دارد با آنها صحبت کند، تجربه میکند. من هنوز هم هیچ دایرهای از دوستان ندارم که بتوانم روزانه ملاقات کنم و درباره جدیدترین اخبار سینما یا فیلمهای تازه اکران شده صحبت کنم (بهصورت حضوری)، بنابراین سفر کتی برای من تأثیر بیشتری دارد تا ممکن است بر دیگر تماشاگران بگذارد. با این حال، این لازم نیست که درباره هنر یا یک موضوع خاص باشد. در یک تحلیل کلی، کتی فقط احساس تنهایی میکند و میخواهد به آرزوهایش برسد، اما از پدرش، ریک میچل (دنی مکبراید) حمایت نمیشود.
یکی از جذابترین جنبههای "میشلها در برابر ماشینها" این است که ریک و کتی یک خط داستانی مشترک دارند که فقط در مسیرهای مختلف پیش میرود. در حالی که کتی احساس میکند که خروج از خانه و رفتن به دور دستها بهترین راهحل برای همه مشکلاتش است، ریک معتقد است که ماندن او در کنار خانواده ایمنترین مسیر است، مسیری که هیچ شکست و آسیبی نمیتواند او را از نظر احساسی آسیبپذیر کند - چیزی که ریک از گذشتهاش آموخته است و به همین دلیل نیاز به محافظت بیش از حد از دخترش دارد. از آنجا که آنها در دو سمت طیف متفاوت قرار دارند، دعواها، دروغها و نظرات آزاردهنده به دور شدن آنها از یکدیگر منجر میشود و داستانی زیبا درباره خانواده، عشق، دوستی و فهمیدن طرف دیگر بحث را شکل میدهد.
مادر کتی، لیندا میچل (مایا رادولف) و برادرش، آرون میچل (ریاندا)، بیشتر بهعنوان محرکهایی برای گفتگوهای احساسی با دو شخصیت اصلی عمل میکنند، اما آنها نیز سفر شخصی خود را دارند. در حالی که لیندا به همسایگان اینستاگراماش حسادت میکند و از نشان دادن عکسهای خانوادگیاش خجالت میکشد، آرون بهطرز سرگرمکنندهتری به عشق عجیبش به دایناسورها میپردازد. هر دو داستان پیامهای زیبای خود را برای انتقال به تماشاگر دارند، اما رابطه پرتنش کتی و ریک مسائل حساسی را تجسم میکند که بسیاری از خانوادهها در سرتاسر جهان هرگز راه حلی برای آن پیدا نمیکنند.
ویژگی قابل توجه دیگر این فیلمنامه این است که ریاندا و رو هرگز در مورد هیچ موضوعی موضع قاطعی نمیگیرند. آنها همیشه سعی میکنند یکی از پیامهای اصلی فیلم را دنبال کرده و نقاط قوت هر دو طرف درگیری را ارائه دهند. بهعنوان مثال، "میشلها در برابر ماشینها" میتواند بهراحتی بهعنوان حملهای به اینترنت و تکنولوژی بهطور کلی تفسیر شود، اما هر دیالوگ بهطرزی استثنائی متعادل است. در حالی که نظراتی درباره استفاده از تلفن همراه در هنگام صرف غذا یا در زمانهای خانوادگی، همچنین زمان بیش از حد صفحهنمایش و وابستگی زیاد به شبکههای اجتماعی مطرح میشود، تکنولوژی جدید میتواند الهامبخشترین، انگیزشیترین و تأثیرگذارترین آثار هنری را به وجود آورد. بدون آن، آرزوهای کتی کاملاً متفاوت خواهد بود.
با توجه به عناصر فنی فیلم، نمیتوان از سبک جدید انیمیشن چشمپوشی کرد. "Into the Spider-Verse" یک فیلم تجربی بود و موفقیت آن ممکن است آینده انیمیشن را برای همیشه تغییر دهد. ترکیب رویکرد دستی و نقاشی شده با تمرکز بر واقعگرایی CGI که در بیشتر فیلمها امروز دیده میشود، - مانند خود فیلم - تعادل بینظیری بین این دو سبک ظاهراً متضاد ایجاد میکند. این ترکیب اجازه میدهد تا بیانگری و سطح جزئیات فوقالعاده روش کلاسیک حفظ شود و در عین حال محیط واقعگرایانه طراحی 3D/CGI را نیز حفظ کند. صحنههای اکشن فوقالعاده پرانرژی، هیجانانگیز و بهطرز قابل توجهی چشمنواز هستند.
موسیقی متن فیلم (آهنگسازی مارک مادرزبا) بهطرزی مناسب انتخاب شده و دهها صحنه را با انتخابهای موسیقی عالی ارتقا میدهد که بسیاری از تماشاگران حتی فراموش کرده بودند. ویرایش بینظیر (گرگ لوویتان) و کار صداپیشگی فوقالعاده در تمام سطوح. واقعاً نمیتوانم هیچ نقصی در این فیلم پیدا کنم و اگر این فیلم در فصل جوایز سال آینده بهعنوان نامزد راه پیدا نکند، بسیار شگفتزده و ناامید خواهم شد. هم کودکان و هم بزرگسالان با این فیلم پرسرعت و فوقالعاده سرگرمکننده لذت خواهند برد و در عین حال چند درس ارزشمند زندگی را نیز در طول مسیر میآموزند. و چه کسی میداند؟ شاید این فیلم خانوادهها را به انجام آن سفر جادهای که مدتهاست در نظر داشتهاند، الهام بخشد…
"میشلها در برابر ماشینها" ممکن است عنوان جذابی نداشته باشد، اما قطعاً یکی از بهترین فیلمهای انیمیشن چند سال اخیر است. با ترکیب زیبا از دو سبک انیمیشن - که ممکن است بر آینده این نوع فیلم تأثیر بگذارد - مایک ریاندا و جف رو داستانی احساسی و معنادار درباره خانواده، عشق و بهطور خاص، گذاشتن خودمان به جای دیگران ارائه میدهند. با شخصیتهای فوقالعاده قابل ارتباط، فیلمنامه بهطرز چشمگیری در هر موضوعی که به آن پرداخته شده، تعادل کامل را با ارائه استدلالهایی برای هر دو طرف بدون تعریف چیزی بهعنوان درست یا غلط برقرار میکند. خط داستانی شخصیتها ممکن است داستانهای شناختهشدهای باشد، اما نگارش استثنایی هر سفر شخصی را بهویژه سفر کتی و ریک، دختر و پدر، ارتقا میدهد. با کار صداپیشگی عالی از همه دستاندرکاران، روایت پرسرعت هنوز هم صحنههای اکشن رنگارنگ و پرانرژی را با هیجان، شگفتی و انتخابهای موسیقی فوقالعاده به نمایش میگذارد. این یکی از آن فیلمهای نادر است که نمیتوانم هیچ نقصی در آن پیدا کنم. فیلمی که باید تماشا کنید و *خندهدار* است برای هر دو گروه سنی.
امتیاز: A
تماشای خوبی است، احتمالاً دوباره تماشا نخواهم کرد، اما میتوانم توصیه کنم.
انتظار داشتم این فیلم، تولیدی از Dreamworks باشد، اما با کمال تعجب دیدم سونی آن را تولید کرده است.
با تماشای این داستان آخرالزمان روباتها، احساس میشود که فقط یک ترکیب عجیب از دیگر فیلمها است که بهطور تصادفی انیمیشن CG هستند، شامل رباتها، خانوادههای ناکارآمد و خصومتهای شرکتی.
در حالی که همه اینها عناصر عالی هستند، ترکیب آنها همراه با ویژگیهای خاص فیلم برای من کمی کوتاه است.
در حالی که من کاملاً بیطرف هستم، با برخی از کارهای احمقانهای که انسانها انجام میدهند که با برخی از کارهای شگفتانگیز رباتها که واقعاً منطقی هستند، تضاد دارد.
فیلم بهطرزی عالی بهنظر میرسد و از نظر فنی نیز خوب است، اما شخصیتها و داستان برای من کمی کوتاه هستند.
بهنظرم جالب است که در زمانی که دولتها در حال بحث هستند که آیا باید 2/3 درصد از تولید ناخالص داخلی خود را صرف دفاع خود کنند، این فیلم بهطرز مختصری نشان میدهد که ارتشها، نیروی دریایی و نیروی هوایی در برابر بزرگترین تهدید وجودی بشر بهزودی بیفایده خواهند بود. عدم وجود وایفای! وقتی تکنولوژی علیه ما میجنگد و آن سیگنال جادویی را قطع میکند، فقط فکر کنید چه مقدار از اطراف ما واقعاً کار نخواهد کرد. آب، برق و تأمین غذا - همه تحت کنترل چیزی که واقعاً وجود ندارد! خوشبختانه خانواده "میشل" در دسترس هستند تا نقشههای زیرکانه یک گوشی هوشمند سلطنتی را برای از بین بردن بشریت برای همیشه خنثی کنند تا توسترها بتوانند بهسرعت در مرتع بچرخند و یخچالها بتوانند خودشان آبجو مصرف کنند. پدر (مرا به یاد دیجی معروف بریتانیایی استیو رایت میاندازد) کمی لودیت است که میخواهد دخترش "کتی" را به ترم جدیدش در مدرسه فیلم برساند و این برای او شرمآور است که آنها با مادر، برادر "آرون" و بچه خوک "مونچی" برای یکی از آن سفرهای جادهای میروند که بهطور قطع به شکست منجر میشود. با این حال، آنها نمیتوانستند بهطور کامل انتظار چنین فاجعهای را داشته باشند زمانی که رباتها و تکنولوژی علیه صاحبنشینان گوشتیشان شورش میکنند و به دلیلی این گروه، به همراه دو ربات مهربانی که در طول راه ملاقات میکنند، تنها امید بشریت هستند. ملکه به ما یک امید کوچک ارائه کرده است. آیا کسی میتواند دلیل خوبی بیاورد که چرا او نباید نقشههایش را اجرا کند؟ به طرز عجیبی، پاسخ در زمان مناسب بهدست نخواهد آمد، بنابراین خانواده باید از هوش و استعداد تکنولوژیک خود استفاده کنند تا از ارتش حملهکنندهی ماشینهای لباسشویی، مایکروویوها و جاروبرقیها دفاع کنند. خود فیلم کمی پیشبینیپذیر است و برخی از فضایل معمولی وفاداری خانوادگی، کار گروهی و وابستگی متقابل را ستایش میکند، اما همچنین شخصیتهای سرگرمکنندهای را به ما معرفی میکند. بهخصوص مادر "لیندا" وقتی خانوادهاش تحت تهدید هستند و او با آن موجودات فلزی خطرناک رنگ قرمز خاصی را میبیند! شخصیتهای پشتیبان سرگرمکننده دیگری نیز وجود دارند و گاهی این فیلم بیشتر شبیه انیمه ژاپنی بهنظر میرسد که در آن بچهها در مرکز صحنه قرار میگیرند و بهطرز زندهای به نتیجهگیری میرسند. پیام کاملاً واضح است، اما نوشتار بهطرز آزاردهندهای بهدنبال آن نیست، بلکه بهطرز دوستانهای ما را با سناریوهای احمقانهای مواجه میکند که - شاید آنها چندان هم احمق نباشند! چشمانداز اینکه هوش مصنوعی از ما که در حال دعوا، جنگ و تخریب محیط زیست خود هستیم، خسته شود، بهطور معقولی بزرگ است و شاید این ایده بدی هم نباشد. این فیلم با سرعت زیاد، سرگرمکننده و شاید پیشگوییکننده است؟
نکته: برای تماشا با زیرنویس چسبیده لطفا از برنامههایی مثل MXPlayer استفاده بفرمایید تمامی عناوین دارای زیرنویس چسبیده سافت ساب میباشند.
لینکهای دانلود با کیفیت فوقالعاده، فقط برای مشترکین ویژه!
دانلود نمیشه کد ۴۰۴ میده
سلام مشکل برطرف شد
خیلی باحال بود
پر هیجان و پر از موقعیت های خنده دار
خیلی پر هیجان و عالیه حتما ببینید
خیلی آموزنده و در عین حال خنده دار بود مرسی بابت قراردادنش
تو این سبک ( آخرالزمانی) انیمیشن های بهتری ساخته شد نمیتونم این انیمیشن خوب بود