برای تجربه سریعتر، با کیفیتتر و بدون تبلیغات مزاحم، اپلیکیشن جدید رو دانلود کنید.
ویژگیهای جدید:
✅ سرعت بالاتر
✅ کیفیت بهتر تصاویر
✅ دانلود مستقیم فیلمها و سریالها
✅ رابط کاربری ساده و کاربرپسند
همین حالا اپلیکیشن رو دانلود کنید و تجربه بهتری از تماشای فیلمها داشته باشید!
5 ماه قبل
دانلود رایگان...
نهایت لذت با دانلود رایگان و تماشای فیلم در کنار خانواده...!
در حال تکمیل آرشیو هستیم...!
ابتدا فیلم ها...!
سپس سریالها...!
داستان این فیلم که برگرفته از حوادث قرون وسطی است درباره مردم دهکده ایست که برای گذراندن زمستان از جادو و جنبل استفاده می کنند و یک زن جوان در تلاش است با استفاده از همین جادو جوانی را شیفته خود سازد.
داستان این فیلم که برگرفته از حوادث قرون وسطی است درباره مردم دهکده ایست که برای گذراندن زمستان از جادو و جنبل استفاده می کنند و یک زن جوان در تلاش است با استفاده از همین جادو جوانی را شیفته خود سازد.
در دنیای واقعی، تفکر جادویی نوعی مغلطه و منبع بسیاری از خرافات است، اما در فیلمی مانند "نوامبر"، میتواند تفاوتی بین زندگی و مرگ، نجات و محکومیت ایجاد کند. شخصیتهای این افسانه استونی-آلمانی که به سبک برگمان ساخته و کارگردانی شده است، در روستایی زندگی میکنند که در احاطه یک جنگل واقعی و تسخیر شده قرار دارد. برای آنها عجیب خواهد بود اگر جنگل تسخیر...
در دنیای واقعی، تفکر جادویی نوعی مغلطه و منبع بسیاری از خرافات است، اما در فیلمی مانند "نوامبر"، میتواند تفاوتی بین زندگی و مرگ، نجات و محکومیت ایجاد کند. شخصیتهای این افسانه استونی-آلمانی که به سبک برگمان ساخته و کارگردانی شده است، در روستایی زندگی میکنند که در احاطه یک جنگل واقعی و تسخیر شده قرار دارد. برای آنها عجیب خواهد بود اگر جنگل تسخیر نشده باشد؛ به بیان دیگر، قرارداد با شیاطین آنقدر معمول است که روستاییان باهوش میتوانند شیطان را فریب دهند و به جای خون، از شیره توت سیاه برای امضای قرارداد استفاده کنند.
جالب است که هر دو وبسایت "All Movie" و ویکیپدیا بیان کردهاند که این فیلم در قرن نوزدهم اتفاق میافتد، زیرا حس میشود که بیشتر شبیه به اواخر قرون وسطی است، با همهگیری طاعون. از سوی دیگر، این دنیایی است که تقریباً هر چیزی در آن ممکن است — فریب دادن مرگ و شیطان؛ یکی از این روستاییان باهوش ایدهای درخشان دارد: "شلوارت را درآور و روی سرت بگذار. طاعون فکر میکند که ما دو تا دامن داریم و جرأت نمیکند به ما نزدیک شود." ما وسوسه میشویم که به این دهقانان نادان بخندیم، اما سپس طاعون، به شکل یک بز سفید، واقعاً از کنار آنها به آرامی عبور میکند — حداقل برای مدتی.
شخصیتها از روشهای مختلفی، بهاصطلاح 'راهحلهای خلاقانه'، برای زنده ماندن در زمستان سخت استفاده میکنند؛ محبوبترین آنها "کرات" است، که به نوبه خود توضیحدهنده فراوانی قراردادها با شیطان است — کرات، موجودی جادویی در اسطورهشناسی باستانی استونی، از کاه یا وسایل قدیمی خانه تشکیل میشود، اما برای انجام دستورات صاحبش نیاز به روح دارد؛ روستاییان در یک چهارراه شیطان را احضار میکنند تا معاملهای انجام دهند: خرید یک روح برای کرات خود در ازای روح خودشان در آینده.
مشکل این است که کراتها به شدت 'پر هیجان' هستند و اگر به آنها کاری ندهند، ممکن است جان صاحبشان را به خطر بیندازند؛ در نتیجه، صاحب کرات از موجود میخواهد کارهای غیرممکنی انجام دهد، مانند ساختن نردبانی از نان. وظیفه اصلی کرات در "نوامبر" جلب توجه بیننده است و در مورد من، این کار را به خوبی با استفاده از جلوههای ویژه عملی انجام داد.
هانس (یورگن لیک)، که یا نابغه است یا خیلی احمق است که زنده بماند، یک کرات برفی درست میکند؛ هیچ خطری وجود ندارد که به او حمله کند، اما همچنین هیچ امیدی نیست که کار زیادی برای او انجام دهد. هانس آرزو دارد که کرات برایش یک بارونس جوان، دختر بارون آلمانی محلی که به او علاقهمند است، بیاورد؛ متأسفانه، بارونس یک گاو نیست (کراتها نمیتوانند انسانها را بدزدند، فقط دام و اشیای بیجان را)، و حتی اگر هم بود، این کرات بهخصوص شکننده است.
تنها مزیتی که هانس میتواند از این وضعیت به دست آورد، تجربه وسیع کراتش است ("از کجا یاد گرفتی اینطور صحبت کنی، کرات؟؛ "از همهجا. من از شهرهای باستانی مانند یک رودخانه عبور کردم، در باغهای زیبا مانند یک آبشار حباب زدم، مانند باران افتادم و کشتیهای بیشماری را حمل کردم. حالا من برف هستم و برای اولین بار توانایی صحبت از طریق دهانی که به من دادی، استاد، را دارم").
با توجه به این وضعیت عمومی، جای تعجب نیست که یک روستایی در حال خراشیدن طلا از یک معبد مسیحی گیر میافتد؛ "چرا این کار را کردی؟؛ "میدانی که معبد مقدس است. اگر با آن در بار پرداخت کنم، طلا دوباره به جیب من برمیگردد." با این حال، در یک چرخش کنایهآمیز، زن دهقان مورد تمسخر قرار میگیرد: "چطور برمیگردد؟ با پا؟"
این تصور که "عیسی آن را برمیگرداند" زیرا "این طلا مقدس است" نمونهای از تفکر جادویی است که به وضوح به اندازه گذاشتن شلوار روی سر برای فریب طاعون واضح است؛ پس چرا یکی جدی گرفته میشود و دیگری موجب تمسخر میشود؟
یکی از دلایل این است که این ایده از یک لتونیایی است و "لتونیاییها دهانشان مانند دُم است و فقط زباله از آن خارج میشود"، اما چیزی پیچیدهتر در کار است؛ سارنیت نه تنها طبیعت آپولونی و دیونیزی مسیحیت و بتپرستی را در کنار هم قرار میدهد، بلکه نقشهای فیزیکی و متافیزیکی هر دین را نیز معکوس میکند.
نکته: برای تماشا با زیرنویس چسبیده لطفا از برنامههایی مثل MXPlayer استفاده بفرمایید تمامی عناوین دارای زیرنویس چسبیده سافت ساب میباشند.
لینکهای دانلود با کیفیت فوقالعاده، فقط برای مشترکین ویژه!
یه بار دیدمش هیچوقت از ذهنم پاک نمیشه . با دیدن این فیلم انگار داری خواب میبینی