بیوگرافی
رایتمن در سال ۱۹۳۴ به دیزنی پیوست، به همراه افسانههای آینده دیزنی، وارد کیمبال و ملت کال. این سه نفر با هم در تعدادی از کارتونهای کلاسیک دیزنی کار کردند، از جمله کنسرت باند، سرزمین موسیقی و المر فیل. رایتمن در مجموع در فیلمهای بلند دیزنی که از ۱۹۳۷ تا...
رایتمن در سال ۱۹۳۴ به دیزنی پیوست، به همراه افسانههای آینده دیزنی، وارد کیمبال و ملت کال. این سه نفر با هم در تعدادی از کارتونهای کلاسیک دیزنی کار کردند، از جمله کنسرت باند، سرزمین موسیقی و المر فیل. رایتمن در مجموع در فیلمهای بلند دیزنی که از ۱۹۳۷ تا ۱۹۸۱ تولید شدند، از جمله سفید برفی و هفت کوتوله (برده در آینه جادو) تا روباه و سگ (همکار تهیهکننده) کار کرد. او مبارزه نهایی دایناسورها را در رایت بهار ایگور استراوینسکی در فانتازیا، تعقیب اسب بدون سر در بخش "افسانه هالی اسلیپی" در ماجراهای ایکابود و آقای تواد، تمساح در پیتر پن و مالفیسنت به عنوان اژدها در زیبای خفته (سه مورد اول را او انیمیشن کرد و مورد آخر را کارگردانی کرد) انجام داد. از سال ۱۹۶۱ و با صد دالماتیان، "وولی"، همانطور که دوستانش او را صدا میکردند، به عنوان کارگردان ارشد انیمیشن دیزنی خدمت کرد. یکی از تولیدات رایتمن، کارتون کوتاه وینی پو و روز طوفانی در سال ۱۹۶۸، جایزه اسکار بهترین فیلم کوتاه انیمیشن را برد. او همچنین به عنوان تهیهکننده و کارگردان بخش، و به عنوان خودش در فیلم بلند ۱۹۴۱ اژدهای reluctant بازی کرد. هر سه پسر رایتمن - بروس، ریچارد و رابرت - صداهایی برای شخصیتهای دیزنی ارائه کردند، از جمله موگلی در کتاب جنگل، کریستوفر رابین در وینی پو و درخت عسل و وارت در شمشیر در سنگ. رایتمن چندین فیلم بلند انیمیشن دیزنی را کارگردانی کرد، از جمله صد دالماتیان (۱۹۶۱)، شمشیر در سنگ (۱۹۶۳)، کتاب جنگل (۱۹۶۷)، آریستوکاتها (۱۹۷۰)، رابین هود (۱۹۷۳) و نجاتدهندگان (۱۹۷۷). او همچنین به خاطر استفاده مجدد از انیمیشن در فیلمهای کارگردانی شدهاش شناخته میشود. به گفته فلوید نورمن، این تنها یکی از نشانههای او بود و هیچ ارتباطی با صرفهجویی در زمان یا هزینه نداشت: "وولی کارگردان ما در کتاب جنگل بود. استفاده مجدد فقط کار وولی بود. او هرگز این کار را برای صرفهجویی در هزینه انجام نمیداد. واقعاً فکر نمیکنم "گارد قدیمی" هیچ علاقهای به صرفهجویی در هزینه داشته باشد. من هرگز طرفدار بزرگی از استفاده مجدد نبودم، اما جایش نبود که به این پیرمردها بگویم چه کار کنند. یک فکر نهایی. هرگز به نظر نمیرسید که والت را ناراحت کند و هرگز او را در مورد استفاده مجدد شکایت نکردم."
نمایش بیشتر