برای تجربه سریعتر، با کیفیتتر و بدون تبلیغات مزاحم، اپلیکیشن جدید رو دانلود کنید.
ویژگیهای جدید:
✅ سرعت بالاتر
✅ کیفیت بهتر تصاویر
✅ دانلود مستقیم فیلمها و سریالها
✅ رابط کاربری ساده و کاربرپسند
همین حالا اپلیکیشن رو دانلود کنید و تجربه بهتری از تماشای فیلمها داشته باشید!
5 ماه قبل
دانلود رایگان...
نهایت لذت با دانلود رایگان و تماشای فیلم در کنار خانواده...!
در حال تکمیل آرشیو هستیم...!
ابتدا فیلم ها...!
سپس سریالها...!
داستان این سریال درباره ی یک فرشته رانده شده به نام لوسیفر است که عنوان پادشاه جهنم زندگی کسل کننده ای دارد او تصمیم میگیرد به لس آنجلس نقل مکان کند و یک کلوپ شبانه به ناک لوکس باز کند ولی خدا از این کار او راضی نیست و یک فرشته به نام آمنادییل را میفرستد تا او را قانع کند که به جهنم برگردد…
داستان این سریال درباره ی یک فرشته رانده شده به نام لوسیفر است که عنوان پادشاه جهنم زندگی کسل کننده ای دارد او تصمیم میگیرد به لس آنجلس نقل مکان کند و یک کلوپ شبانه به ناک لوکس باز کند ولی خدا از این کار او راضی نیست و یک فرشته به نام آمنادییل را میفرستد تا او را قانع کند که به جهنم برگردد…
**خانوادهای جاودانه بر روی زمین.**
**فصل دوم:**
زمانی که فصل اول را در زمان پخش اولیهاش تماشا کردم، طرفداران جدیای داشت، اما نمیتوانم بگویم که در آن زمان خیلی معروف بود. حالا، پس از فصل دوم، به نظر میرسد همهچیز تغییر کرده است. به طرز چشمگیری آرا، رتبهها و نظرات افزایش یافتهاند. اگر یک فصل دیگر با شخصیتها و داستانی به همین قوت منتشر شود، قطعاً در...
**خانوادهای جاودانه بر روی زمین.**
**فصل دوم:**
زمانی که فصل اول را در زمان پخش اولیهاش تماشا کردم، طرفداران جدیای داشت، اما نمیتوانم بگویم که در آن زمان خیلی معروف بود. حالا، پس از فصل دوم، به نظر میرسد همهچیز تغییر کرده است. به طرز چشمگیری آرا، رتبهها و نظرات افزایش یافتهاند. اگر یک فصل دیگر با شخصیتها و داستانی به همین قوت منتشر شود، قطعاً در زمره بهترینها مانند "دکستر" و "برکینگ بد" خواهد بود. من مطمئنم که این سریال به فصل هفتم خواهد رسید تا یک پایانی بینقص در نیمه اول دهه آینده ارائه دهد.
من فصل اول را بررسی نکردم زیرا مطمئن نبودم که فصل بعدی بهتر خواهد بود. فکر میکردم که این یک سریال یک فصل است. حالا با پیشرفت فوقالعادهای در فصل دوم اینجا هستم. از هر قسمت لذت بردم. چند تا از آنها را به خاطر شایستگیشان ارزیابی کردهام. اولین دلیل برای بهتر شدن این سریال، شخصیتها بودند. چند شخصیت جدید به آن اضافه شدند. نه به عنوان شخصیتهای فرعی، بلکه با نفوذ بیشتری در داستان اصلی.
من از شارلوت، مادر لوسیفر، خیلی خوشم آمد. این بهترین چیزی بود که در اینجا اتفاق افتاد. به خصوص انتخاب بازیگر برای این نقش بهترین انتخاب بود. تریشیا هلفر واقعاً جذاب به نظر میرسید. نحوه پایان فصل واقعاً غمانگیز بود، اگر او را دوست داشتید. امیدوارم که او به عنوان شارلوت در آینده بازگردد. آیمی گارسیا نیز یکی دیگر از بازیگران قابل توجه بود. حضور او مبارزه با جرم و جنایت را جالبتر میکند. او یک دکستر کوچک است، بدون خواستههای تاریک.
هر قسمت منحصر به فرد بود، اما جریان کلی داستان عالی بود، بر خلاف فصل قبلی که هر قسمت یک جنایت برای حل داشت. در این فصل نیز با همین سبک، اما گاهی داستان به قسمت بعدی کشیده میشود. هدف مشخصی برای داستان وجود داشت، اما نحوه ارائه آن خوب بود. این موضوع در طول فصل به خوبی توزیع شده بود، در حالی که هر قسمت دستور کار خود را داشت. شوخیهای زیادی، همچنین اکشن، ماجراجویی، تعلیق و کمی رمانتیک وجود داشت.
بنابراین، اگر هنوز شروع نکردهاید، زمان آن رسیده که این کار را انجام دهید، زیرا همانطور که گفتم این یکی از بهترین برنامههای تلویزیونی است که نباید از دست بدهید. همه بازیگران عالی بودند و این سریال به خوبی نوشته و فیلمبرداری شده است. پایان فصل و صحنه نهایی آن کنجکاوی بیشتری در من برای فصل سوم ایجاد کرد. من امیدوارم که فصل دیگری فوقالعاده در چند ماه آینده در انتهای سال (۲۰۱۷) منتشر شود. به شدت توصیه میشود!
**9/10**
این یک زباله است... همانند ۹۸.۵ درصد دیگر از برنامههای نتفلیکس. این برنامه در سال ۲۰۱۶ آغاز شد و شش فصل دارد که در سال ۲۰۲۱ به پایان میرسد. این برنامه در حدود انتهای فصل دوم یا سوم به زباله تبدیل شد. داستان این برنامه یا ایدهاش حول محور یک کارآگاه زن فانی میچرخد که باید با شیطان همکاری کند تا جنایتها را حل کند. شیطان به زمین آمده زیرا از نقش خود به عنوان حاکم جهنم خسته شده است. نویسندگان شخصیت لوسیفر را به خوبی پردازش کردهاند. جنبههای بسیاری از شیطان به عنوان موجودی ماورایی به خوبی برای مخاطب منتقل شده است، یکی از ویژگیهای عمیق این است که لوسیفر (تام الیاس) نمیتواند دروغ بگوید؛ بنابراین به اطراف میرود و به مردم حقیقت را درباره اینکه کیست میگوید. عدم مبارزه با این واقعیت یا صحبت کردن دور از حقیقت، این ویژگی را به یک خصوصیت کمدی هوشمندانه تبدیل میکند. نحوه واکنش سایر شخصیتهای فانی به این خبر، که یا آن را به طور کامل نادیده میگیرند یا آن را به عنوان دروغهای بیمعنی میپندارند، طنز را تکمیل میکند؛ به ویژه زمانی که آنها حقیقت را از طریق نمایشی ماورایی از طرف خود شیطان درمییابند. و بالطبع کارآگاه زن، کلاوی دکر (لارن جرمن) نیز به او باور ندارد، چرا که شغل او صرفاً بر اساس شواهد و حقایق است.
اگرچه در بسیاری از موارد شواهدی برای ادعای لوسیفر وجود دارد، اما کارآگاه هنوز (طبیعتاً) نمیتواند به آن باور داشته باشد. تا اینکه لوسیفر اصرار میکند که آن را به طور مستقیم به کلاوی ثابت کند. به هر دوی آنها این واقعیت شوکآور است که او متوجه میشود میتواند آسیب ببیند وقتی که او در نزدیکی شاهزاده جهنم است.
این برنامه به خوبی پیش رفت، حتی اگر کسی بتواند پیشبینی کند که روابط هترو در برنامههای تلویزیونی در نهایت به کجا میرسد. این موضوع به حال خود گذاشته شده است. اینکه چگونه برنامه به مخاطب میرسد تعیین میکند که آیا فصل بعدی خواهد داشت یا نه. و من اعتراف میکنم که من از این برنامه خوشم نیامد. حس کردم که کمی ساختگی است، اما ارزش یک شانس را داشت. شخصاً فکر میکردم شیطان میتوانست کمی بدجنستر باشد؛ به جای اینکه فقط چیزی که به نظر میرسید، یک پیانیست مهمانی باشد.
جنبههای دیگری از الهیات لوسیفر نیز معرفی شدند، مانند معاملات روح، فرشتگان دیگر و در نهایت شیاطین. اولین معرفی از خانواده جداشده لوسیفر، آمندیل (دی. بی. وودساید)، برادر، که خود را بزرگترین جنگجوی شهر نقرهای بهشت مینامد و دست راست خداست، بود. اولین "ابر تاریک" من روی این برنامه وقتی ظاهر شد که شنیدم آمندیل به شیطان با نام مستعار "لوسی" خطاب میکند. اما من (با تلاش) آن را نادیده گرفتم. به خودم گفتم "بهش یک شانس بده." به برنامه نگاه کردم و این برنامه موفق به ارائه سرگرمی شد.
شخصیتهای الیاس و جرمن در جلوی دوربین شیمی خوبی دارند و تعداد زیادی از ستارههای معروف تلویزیونی که در قسمتها حضور دارند، توجه همه را جلب کرده و انتظار دیدن قسمت بعدی را خوشایند میکند. دیگر شخصیتهایی که به بازیگران اصلی تبدیل شدند شامل دست راست لوسیفر، مأمور اعدام جهنم (آهها) مِیز است. مِیز توسط لزلی-آن برانت از برنامه موفق تلویزیونی NC-17 "اسپارتاكوس" بازی شده است. شخصیت مِیز به خوبی به عنوان "زن بایکر کنگفو با چاقو و تمایل به BDSM شدید در مواقع خوب" خلاصه میشود. وقتی او در حال بدخلق است، نقش معکوس آمندیل را برای شیطان ایفا میکند. این دو در یک سطح قدرت نیستند، با آمندیل که بالاترین فرشته جنگجوست، اما وقتی در زمین هستند، مِیز برتری در تعامل و درک انسانها دارد.
دانیل اسپنوآزا (کوین الخاندرو)، شوهر سابق کلاوی و دخترشان تریكسی اسپنوآزا (اسکارلت استاوز) نیز معرفی میشوند. همچنین روانپزشک لوسیفر، دکتر لیندا مارتین (ریچل هریس) معرفی میشود، که لوسیفر به طور مداوم مشاورههای او را به اشتباه تفسیر میکند. در نهایت، شخصیت الّا لوپز (آیمی گارسیا) به طور ناگهانی معرفی میشود. متخصص پزشکی قانونی با روحیه و "دوستداشتنی". همه این شخصیتها ترکیب خوبی را تشکیل میدهند و نویسندگان به خوبی به شخصیتها و این برنامه پرداختهاند. این برنامه امیدوارکننده به نظر میرسید، تا اینکه... [صدا را وارد کنید] >دُنَت، دُنَت، دُنننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن< فصل سوم آغاز شد.
**هشدار:** این بررسی از اینجا به سمت شخصیتر شدن میرود، به این معنی که اگر شما این برنامه را دوست دارید، آنچه که در ادامه میآید به نظر میرسد که فقط یک سری ناله و شکایت است. اگر شما در مورد برنامه احساس "بسته و بگذارید" دارید، پس برخی لحظات "آه بله" وجود خواهد داشت. اگر برنامه شما را به جایی رسانده که دستان خود را مانند یک پخشکننده بلکجک بر روی میز میزنید، پس از شما تشکر میکنم.
وقتی برنامه به سمت پایین میرود... بزرگترین شکایت من این بود که آمندیل دکتر لیندا مارتین را باردار کرد. منظورم این است، هان!!! وودساید ۵۲ سال دارد و فکر میکردم این مرد در حال ورود به ۴۰ سالگی است؛ نه اینکه از آن خارج شود. هریس ۵۴ سال دارد و او به شدت به نظر میرسد که به اواخر ۵۰ سالگی نزدیک شده است. وقتی اولین بار او را به عنوان روانشناس دیدم، فکر کردم: "او خیلی پیر است که موهایش را اینقدر بلند بگذارد." و این یک تلاش ناامیدکننده بود، درست مانند بعداً که "مادر" لوسیفر معرفی میشود، برای اینکه زنی را که سنش واضح است، جوانتر به نظر برسانند. اما این فصل زمانی اتفاق افتاد که اندیشمندان لیبرال چپ به شدت در حال پیشروی بودند و ایدههای روابط بین نژادی، نشانهگذاری فضیلت و دربرگیری "مردم الفبا" را به صورت تحمیلی در مقابل چشمان بینندگان قرار میدادند، گویی روز قضاوت همجنسگرایان در پیش است. و همراه با سرپیچی دکتر مارتین از علم (موانع) توانایی ناگهانی مِیز برای بوسیدن زنان بود. این به هیچ وجه یک کشف بزرگ نبود زیرا شیاطین به خاطر نداشتن مفهوم شرم، قاعده یا اخلاق شناخته نمیشوند، اما این رفتار زنانه به همان اندازه که نویسندگان ممکن است فکر کنند دلپذیر نیست. روابط دختر با دختر در فیلمهای بزرگسال و فیلمهای R-rated هیجانانگیز است؛ معمولاً جایی که برهنگی در آن وجود دارد. در هر مکان دیگری که muted است، و... فقط... اوه.
شکایت بعدی این بود که شخصیت متخصص پزشکی قانونی، الّا لوپز به ناچار وارد داستان شد. من این را میگویم زیرا برنامه یک فصل کامل را طی میکند قبل از اینکه این شخصیت معرفی شود. و زمانی که او وارد صحنه میشود، گارسیا باعث میشود شخصیت او به قدری با شخصیتهای اصلی آشنا باشد که به نقطهای برسد که آزاردهنده شود. این... حداقل غیرقابل تحمل است. گویی هیچکس نمیداند این دختر چه کسی است، و از آنجا که او در فصل دوم وارد میشود، پس از اینکه تمام شخصیتها در فصل اول معرفی شدهاند، حس را برای بیننده ایجاد میکند که "اوه، این دختر به شدت غیرحرفهای است و مرزهای یک سوشیالپات را در زیر پا گذاشته است. هیچکس در بیننده نمیداند تو 'الا!' هستی! تو هیچ تعامل قبلی با شخصیتهای اصلی نداری!! چرا به گونهای رفتار میکنی که گویی سه نفر دو شب پیش با هم آبجو نوشیدهاند؟" او برای مخاطب و شخصیتهای اصلی غریبه است، اما او متخصص پزشکی قانونی است و حالا آنها باید با او صحبت کنند چه بیننده او را دوست داشته باشد یا نه. پس، این هم هست.
فصلهای سوم و چهارم بد نیستند اگر بتوانید دستور کار لیبرال روزافزون را که به صورت تحمیلی در برابر چهره همه قرار داده شده است، کنار بگذارید. چارلی، پسر آمندیل، دزدیده میشود زیرا شیاطین به دنبال یک حاکم جدید برای جهنم هستند. مادر لوسیفر تلاش میکند تا با انسانها سازگار شود و با دانیل درگیر میشود. لوپز به بحران وجودی دچار میشود زیرا یک روانی را دیده است. و لوسیفر پس از اینکه مادرش را به یک قلمرو جدید میبرد، به عنوان حاکم به جهنم برمیگردد.
> **فصل سوم و چهارم ادامه پیدا کردند، اما سپس فصل چهارم مجبور بود با این پایان مواجه شود که خدا به _پیری_ مبتلا شده است!؟ از قدرتش کم شده است!؟ سپس _به_ واقعیت همسرش میپیوندد تا بهعنوان یک پدرخانهدار باشد!؟! به گفته بیل کاسبی، "چه در کثافت-فلان-کثافت با این برنامه در حال اتفاق است!؟!" بله. من امید زیادی به فصل بعدی نداشتم. و حق داشتم.**
فصل پنجم لوسیفر را به عنوان یک احمق در حال نادیدهانگاری به تصویر میکشد که به خاطر اینکه پدری غایب است، توسط دختری (بریانا هیلدبراند - نگسونیک تین ایج وارهد - [اگرچه حالا خیلی چاقتر است]، _ددپول_) سرزنش میشود که هرگز او را نشناخته است. او ادعا میکند که او قبل از تولدش ناپدید شده است؛ در حالی که دکر باردار بوده است. و بیایید همه آن داستانها درباره آخرالزمان را کنار بگذاریم که اگر لوسیفر هیچوقت فرزندی به دنیا بیاورد، باید به آن فکر کنیم. نه، بیایید به این واقعیت که لوسیفر از خود بیخود میشود و میکوشد تا خشم نادرست این دختر را که به نظر میرسد هیچ کنترل یا انتخابی نداشته است، آرام کند، توجه نکنیم. بیایید فراموش کنیم که او در قسمت دوم به او دروغ میگوید، چیزی که او نمیتواند انجام دهد، درباره اینکه میداند او فرزندش است. او عصبانی است، همجنسگرا - چون البته پدرش در کنار او نبوده - و نوعی زن ناسپاس است؛ بنابراین این به این معنی است که او میتواند هرطور که بخواهد رفتار کند. >چشمان به آسمان> مِیز و اوه در حال ازدواج هستند >اگخ< وقتی ناگهان شوهر سابق او، آدم، ظاهر میشود. و برعکس او، او سفیدتر از جاننی اپلسید و نان وندر است. فکر میکردم این باید شامل و متنوع باشد...؟؟! تنها چیزی که میتوانم در مورد هالیوود بیدار امروز بگویم این است که اگر یک مرد سفید در صحنه باشد، میتوانید با اطمینان بگویید که او یک شخصیت بد است. به من باور نکنید، فقط از کین (فصل ۳) بپرسید. شما فکر میکنید هالیوود بیدار باید بتواند بر تفنگهای مارشمالویی خود پافشاری کند و یک اسپانیایی یا هندو خوشچهره و خوشتیپ برای بازی در نقش آدم پیدا کند. اما نه. اگر شما نتوانید نشان دهید که مرد سفید چقدر میتواند بد باشد، این یک برنامه نیست.
بله، به همان اندازه که این بررسی، لوسیفر نیز بسیار طولانی شد. من به آن ۲ از ۵ ستاره دادم زیرا فصلهای اول ۳ را دوست داشتم. بعد از آن، این برنامه با تسلیت من مواجه است.
نکته: برای تماشا با زیرنویس چسبیده لطفا از برنامههایی مثل MXPlayer استفاده بفرمایید تمامی عناوین دارای زیرنویس چسبیده سافت ساب میباشند.
لینکهای دانلود با کیفیت فوقالعاده، فقط برای مشترکین ویژه!
برخلاف بیشتر شما به نظر من فصلای آخر خیلی خیلی جذاب بودن و این سریال واقعا ارزش وقت گذاشتن داره
میشه خاهشن دوبله کنین
چرا دوبله نیست
دوسال از دیدن کاملش میگذره و من هر روز مرورش میکنم ، واقعا عالیه ،مخصوصا اگر به فلسفه علاقه دارید
چرا زیرنویس نداره
😐😐😐
من خودمم سه بار دیدم ولی هربار نگاه میکردم قشنگ تر میشد
فکر میکردم فقط من اینجوری شدم
واقعا حیف وقت، اصلا توصیه نمیکنمâ¦اصلا
واقعا فیلم خوبیه من بار ۴ رم دارم میبینم و هر بار برام جذاب تر میشه
خوب نیست