برای تجربه سریعتر، با کیفیتتر و بدون تبلیغات مزاحم، اپلیکیشن جدید رو دانلود کنید.
ویژگیهای جدید:
✅ سرعت بالاتر
✅ کیفیت بهتر تصاویر
✅ دانلود مستقیم فیلمها و سریالها
✅ رابط کاربری ساده و کاربرپسند
همین حالا اپلیکیشن رو دانلود کنید و تجربه بهتری از تماشای فیلمها داشته باشید!
5 ماه قبل
دانلود رایگان...
نهایت لذت با دانلود رایگان و تماشای فیلم در کنار خانواده...!
در حال تکمیل آرشیو هستیم...!
ابتدا فیلم ها...!
سپس سریالها...!
کیدمن و باردم در این فیلم به ترتیب ایفاگر نقش لوسیل بال و دسی آرناز هستند، یعنی زوجی که ستاره های سیتکام I Love Lucy بوده اند. داستان این فیلم در طول یک هفته تولیدی از سریال I Love Lucy در سپتامبر 1952 جریان دارد، یعنی از روز دوشنبه و دورخوانی فیلمنامه در آن روز، تا روز جمعه که در آن فیلمبرداری در مقابل مخاطبین صورت میگیرد. در این مدت است که «لوسی» و «دسی» با بحرانی مواجه میشوند که میتواند هم حرفه و هم ازدواجشان را نابود کند.
کیدمن و باردم در این فیلم به ترتیب ایفاگر نقش لوسیل بال و دسی آرناز هستند، یعنی زوجی که ستاره های سیتکام I Love Lucy بوده اند. داستان این فیلم در طول یک هفته تولیدی از سریال I Love Lucy در سپتامبر 1952 جریان دارد، یعنی از روز دوشنبه و دورخوانی فیلمنامه در آن روز، تا روز جمعه که در آن فیلمبرداری در مقابل مخاطبین صورت میگیرد. در این مدت است که «لوسی» و «دسی» با بحرانی مواجه میشوند که میتواند هم حرفه و هم ازدواجشان را نابود کند.
به یاد دارم که "من لوسی را دوست دارم" را تماشا کردهام - یا شاید فقط به آن موزیک متن به یاد ماندنیاش فکر میکنم، اما باید بگویم که قبل از تماشای این فیلم، هیچ اطلاعاتی درباره زوج "دسیلو" نداشتم. مانند همیشه، دیالوگهای ساکین با سرعت بالا و گاهی تند و کوتاه هستند؛ اما به نحوی، بازیها نتوانستند آتش بزنند. نیکول کیدمن بازیگر بسیار چندوجهی...
به یاد دارم که "من لوسی را دوست دارم" را تماشا کردهام - یا شاید فقط به آن موزیک متن به یاد ماندنیاش فکر میکنم، اما باید بگویم که قبل از تماشای این فیلم، هیچ اطلاعاتی درباره زوج "دسیلو" نداشتم. مانند همیشه، دیالوگهای ساکین با سرعت بالا و گاهی تند و کوتاه هستند؛ اما به نحوی، بازیها نتوانستند آتش بزنند. نیکول کیدمن بازیگر بسیار چندوجهی است و میتواند به خوبی نقشهای مختلفی را ایفا کند - اما برای اینکه این فیلم بهتر عمل کند، او به یک همبازی قانعکنندهتر نیاز داشت. خاویر باردم به هیچ وجه آن شخص نیست. رابطه پرجنبوجوش آنها بیشتر پیشنهاد میشود تا اینکه بهدرستی به نمایش گذاشته شود و بسیاری از عواملی که آنها را به نامهای خانوادگی معروف در ایالات متحده تبدیل کرده، دوباره بهطور پیشفرض گرفته شده است. وضعیت خانوادگی آنها به عنوان سوپر استارها در سطح جهانی تکرار نشد و با این حال زمان کمی صرف توضیح اینکه آنها چه کسانی بودند و چرا اینقدر محبوب بودند، شده است. جیکی سیمونز بهخوبی در نقش همبازیشان "بیل فراولی" عمل میکند و در مجموع، این فیلم زندگینامهای قابل مشاهده است، اما برای من بیشتر به نظر میرسد که تلاش عاشقانهای از سوی یک کارگردان است که شاید کمی به موضوع نزدیک شده و فرضهایی کرده که بقیه ما هم باید آنها را درک کنیم. فیلم زیبا به نظر میرسد و نگاهی به دستگاه شکار کمونیستی آن زمان دارد، اما برای من بهطرز عمیقتری کمعمق است. مطمئنم که در مورد این زوج فیلمی درست و عمیقتر وجود دارد - اما نه این فیلم.
دو خط دیالوگ در "بودن ریکاردوها" واقعاً توجه من را جلب کرد. یکی این است که "من دقیقاً 30 ثانیه پیش این را گفتم" و دیگری "برای گفتن این موضوع به کلمات کمتری از حقیقت نیاز است." این فیلم بیشتر شبیه به خط اول است در حالی که باید بیشتر به خط دوم شبیه باشد.
چرا فیلمی به نام "بودن ریکاردوها" اینقدر وقت خود را صرف اتل/ویویان ونس (نینا آریندا) و فرد/ویلیام فراولی (جیکی سیمونز) میکند که 70 سال پیش هیچکس به آنها اهمیت نمیداد و امروز هم کسی به آنها اهمیت نمیدهد؟
در مورد شخصیتهای اضافی، نویسنده/کارگردان آرون ساکین سعی دارد که احساسی مستند به فیلم بدهد با اشارههایی که در زمان حال انجام میشود و افرادی که در تولید "من لوسی را دوست دارم" شرکت داشتند در مورد آن صحبت میکنند - کمی شبیه به "ردها"، اما در "ردها" افراد مصاحبهشونده همان کسانی بودند که باید میبودند و نه بازیگران که نسخههای پیر شده کسانی هستند که قبلاً توسط بازیگران جوانتر در روایت اصلی بازی شدهاند.
این پرانتزها کمکی به روایت نمیکنند و فقط چیزهایی را تکرار میکنند که قبلاً دیدهایم یا در حال دیدن آنها هستیم، در صحنهای که بلافاصله قبل یا بعد از آن است (یا باید نشان داده شوند یا گفته شوند - ترجیحاً نشان داده شوند - اما نه هر دو)؛ آنها هیچ ارزشی جز به عنوان پرکننده ندارند و پرکننده دقیقاً آخرین چیزی است که یک فیلم دو ساعته و بیشتر به آن نیاز دارد.
بهظاهر، داستان حول یک هفته معمولی در صحنه "من لوسی را دوست دارم" میچرخد، از جمله تمرینات، فیلمبرداری و غیره - و واقعاً یک رویکرد پشت صحنه به کارکردهای درونی یکی از تأثیرگذارترین برنامههای تلویزیونی تاریخ باید بتواند به تنهایی بیش از حد کافی جذابیت تولید کند.
اما ساکین به رویدادهای مهم اشاره میکند و فقط بر روی آنها سرپوش میگذارد. به عنوان مثال، لوسی بل (با بازی نیکول کیدمن که قابل شناسایی نیست) و دسی آرناز (خاویر باردم در نقش مناسبش برای کشتار روتین زبان انگلیسی) در حال انتظار فرزند دوم هستند (اگرچه فرزند اولشان برای ساکین به قدری بیاهمیت است که تنها چند بار نامش برده میشود و فقط یک بار دیده میشود) و هر دو تصمیم میگیرند که لوسی و ریکی هم بچهدار شوند؛ این جنبه مورد اشاره و حتی بحث قرار میگیرد، اما هرگز واقعاً به آن پرداخته نمیشود و دلیل این حذف کاملاً مشخص است: از آنجا که همانطور که قبلاً اشاره کردم، بخش مرکزی فیلم در طول یک هفته رخ میدهد (با فلش بکهایی که حواسپرتی غیرضروری ایجاد میکنند)، بارداری او هرگز فرصتی برای گنجانده شدن واقعی در داستان پیدا نمیکند.
یک حادثه دیگر که ساکین به آن اشاره میکند اما حتی شروع به بررسی آن نمیکند، زمانی است که بل به کمونیست بودن متهم میشود. این موضوع به عنوان یک مزاحمت کوچک بررسی میشود، اما قطعاً باید تأثیر بیشتری بر حرفه او میگذاشت تا آنچه فیلم نشان میدهد — و اگر اینطور نبود، چه چیزی بل را آنقدر خاص کرده بود که این موضوع حتی به عنوان یک مانع در مسیر او هم محسوب نشود؟
با در نظر گرفتن همه چیز، "بودن ریکاردوها" وقت بیش از حدی را صرف فعالیتهای جانبی میکند. قربانی کردن طول برای عمق میتوانست این غول 125 دقیقهای را به یک فیلم 90 دقیقهای بسیار قابل مدیریت تبدیل کند.
نکته: برای تماشا با زیرنویس چسبیده لطفا از برنامههایی مثل MXPlayer استفاده بفرمایید تمامی عناوین دارای زیرنویس چسبیده سافت ساب میباشند.
لینکهای دانلود با کیفیت فوقالعاده، فقط برای مشترکین ویژه!
یک فیلم تمام هنری دیگه از کیدمن ، اهل هنر هستید تماشا کنید .
اگر طرفدار فیلم و سریال های کلاسیک (مخصوصا سریال I love Lucy) هستین از این فیلم لذت می برین. در غیر این صورت داستانش احتمالا براتون گیج کننده باشه
تنها چیزی که واقعا به چشم میومد،بازی عالی نیکول کیدمن بود// در کل بد نبود، اما دیدنش رو پیشنهاد نمیکنم!