برای تجربه سریعتر، با کیفیتتر و بدون تبلیغات مزاحم، اپلیکیشن جدید رو دانلود کنید.
ویژگیهای جدید:
✅ سرعت بالاتر
✅ کیفیت بهتر تصاویر
✅ دانلود مستقیم فیلمها و سریالها
✅ رابط کاربری ساده و کاربرپسند
همین حالا اپلیکیشن رو دانلود کنید و تجربه بهتری از تماشای فیلمها داشته باشید!
5 ماه قبل
دانلود رایگان...
نهایت لذت با دانلود رایگان و تماشای فیلم در کنار خانواده...!
در حال تکمیل آرشیو هستیم...!
ابتدا فیلم ها...!
سپس سریالها...!
زن جوان ساده لوحی با مردی ثروتمند که در عمارت بزرگ خود زندگی می کند ازدواج می کند."مکس" هنوز در شوک از دست دادن همسر اول خود"ربکا" است.پس از نقل مکان به خانه "ماکسی" متوجه می شود که "ربکا" هنوز همه را در خانه تحت تاثیر خود دارد...
زن جوان ساده لوحی با مردی ثروتمند که در عمارت بزرگ خود زندگی می کند ازدواج می کند."مکس" هنوز در شوک از دست دادن همسر اول خود"ربکا" است.پس از نقل مکان به خانه "ماکسی" متوجه می شود که "ربکا" هنوز همه را در خانه تحت تاثیر خود دارد...
فیلمی خوب با داستانی جالب، اما شخصیتها کمی اغراقشده به نظر میرسند و نتیجهگیری داستان کاملاً قابل پیشبینی است. یک "همراه زن" ضعیف، بهقدری متواضع که هرگز نامش (جون فونتین) فاش نمیشود، ناگهان زندگیاش تغییر میکند زمانی که یک بیوه خشمگین، مکسیم د وینتر (لورنس اولیویه)، از او خواستگاری میکند و او را به املاک باشکوهش در ماندرلی میبرد.
به نظر میرسد که این داستان به...
فیلمی خوب با داستانی جالب، اما شخصیتها کمی اغراقشده به نظر میرسند و نتیجهگیری داستان کاملاً قابل پیشبینی است. یک "همراه زن" ضعیف، بهقدری متواضع که هرگز نامش (جون فونتین) فاش نمیشود، ناگهان زندگیاش تغییر میکند زمانی که یک بیوه خشمگین، مکسیم د وینتر (لورنس اولیویه)، از او خواستگاری میکند و او را به املاک باشکوهش در ماندرلی میبرد.
به نظر میرسد که این داستان به یک افسانه تبدیل شده است، اما چنین نیست. پس از رسیدن به ماندرلی، خانم د وینتر جدید (هنوز نامش مشخص نیست) متوجه میشود که در آنجا احساس ناامنی میکند، زیرا مکسیم به نظر میرسد که از او فاصله میگیرد و سرپرست دشمن خود، خانم دانورز (جودیت اندرسون)، بارها به او میگوید که هرگز نمیتواند به استانداردهای همسر اول مکسیم، ربکا، برسد.
ربکا واقعاً چه شخصیتی داشت؟ آیا او یک خانم انگلیسی کامل بود یا یک ریاکار که اطرافیانش را تحتتأثیر قرار میداد؟ احساسات مکسیم در واقع به کجا تعلق دارد؟ این سوالات نهتنها یک معمای بزرگ فیلم را ایجاد میکند، بلکه تصویری از یک ازدواج نابرابر بین یک اشرافزاده مغرور و یک همسر جوان وابسته عصبی را به تصویر میکشد. این فیلم یک تریلر گوتیک کاملاً بینظیر است که بسیاری از آثار تقلیدی از خود به جا گذاشته، اما تعداد کمی از آنها به همان کیفیت میرسند.
با نزدیک شدن به اجرای "ربکا" در برادوی (بهعنوان یک موزیکال!)، فکر کردم زمان آن رسیده تا نظر خود را درباره شاید یکی از فیلمهای موردعلاقهام از هیچکاک بنویسم. به خاطر میآورم که اولین بار حدود 30 سال پیش این فیلم را در تلویزیون دیدم، وقتی که ضبطکنندهام را برای ضبط آن تنظیم کرده بودم، اما وقتی بیدار شدم تا کمی از آن را تماشا کنم، تمام شب بیدار ماندم تا فیلم را ببینم. این نشان میدهد که فیلم چقدر خوب است. داستان دافنه دو موریه درباره یک همراه خجالتی که کارفرمایش را با ازدواج با ثروتمندترین بیوه انگلستان شوکه میکند، هیجانانگیز، پرتنش و پر از کنایه است.
جون فونتین هرگز چنین بازی زیبایی را در نقش عروس دست و پا چلفتی که کارفرمای خود (فلورنس بیتس) را به خاطر ازدواج با مکسیم د وینتر (لورنس اولیویه) ترک میکند، ارائه نداده و با دشمنی خانم دانورز (جودیت اندرسون) که از ورود او به زندگی مکسیم به شدت دلخور است، مواجه میشود. معمای چگونگی مرگ ربکا و اینکه او واقعاً چه نوع زنی بود، مورد بررسی قرار میگیرد و با ورود جرج سندرز و برخی مشاورههای نیکو از خواهر مکسیم (گلادیس کوپر)، خانم د وینتر جدید (نام او هرگز فاش نمیشود) بیشتر از آنچه انتظارش را داشت، کشف میکند.
اگر فکر میکنید هیتکلیف لورنس اولیویه در "بلندیهای بادگیر" تاریک و تا حدی افسردهکننده بود، منتظر باشید تا با مکسیم بیشتر آشنا شوید. عروس جون فونتین به اندازهای از کتی مرل اوبرون "وحشی و شیرین" دور است که میتوان تصور کرد. اما از نظر داستانهای گوتیک درباره مردان غمگین و روحهای گمشدهشان، این دو فیلم یک دوگانه عالی را تشکیل میدهند. سموئل گلدویگ و دیوید سلزینک تولیدکنندگان مستقل مشهور هالیوود بودند و گاهی اوقات کارهایشان مقایسه میشود. آنها از بسیاری از بازیگران مشابه استفاده کردهاند و در مورد این دو فیلم، همان عکاس (گرگ تولند) نیز کار کرده است. فونتین و اولیویه به خوبی در کنار هم کار میکنند، اگرچه به نظر میرسد که رابطه نزدیکی در حین کار نداشتند. اما این بازیگران پشتیبانی هستند که ستارههای درخشان هستند.
خانم دانورز اندرسون نقشی است که قبلاً در صفحه نمایش دیدهایم (معمولاً توسط گیل سوندرگارد بازی شده است)، اما بهخاطر اینکه این فیلم دومش (و اولین در 7 سال) بود، کنجکاوی زیادی در مورد او وجود داشت، بهویژه با توجه به شهرت او بهعنوان یکی از گرمترین بازیگران درام برادوی. خانم دانورز یک سرپرست شرور یکبعدی نیست؛ شما از همان ابتدا محبت او را نسبت به ربکای مرحوم درک میکنید و در هر حرکتی که اندرسون انجام میدهد، نمیتوانید چشم از او بردارید. من نمیتوانم از او به اندازه کافی تمجید کنم. شرور باهوش سندرز (که با شوخی خانم دانورز را "دانی" صدا میزند) بهطرز فوقالعادهای دوستداشتنی است و تقریباً به همان اندازه توجه اصلی را جلب میکند. گلادیس کوپر و نیگل بروس نیز به شخصیتهای عجیب و غریب خود کیفیت دلپذیری میبخشند و در زمانی که فلورنس بیتس بر روی صفحه نمایش ظاهر میشود، به طرز خندهداری جذاب است و سیگاری را در کرم سردش خاموش کرده و به آرامی به فونتین میگوید که هرگز نمیتواند واقعاً یک "خانم بزرگ" باشد.
هر لحظه اینجا یک یادآوری کلاسیک از سینما است، از روایت ابتدایی تا اولین دیدار فونتین با د وینتر و سپس، سفر بارانی که فونتین برای اولین بار ماندلای را میبیند. نور در ربع اول روشن است اما با ورود اندرسون به عنوان خانم دانورز، این نور به تدریج تاریک میشود. یک وقفه سرد و سپس "چگونه میکنی" تنش را نمایان میکند و از آنجا همه چیز تنظیم میشود. اندرسون در دو صحنه منفجر میشود؛ اولین بار زمانی که او فونتین پنهان را در اتاق قدیمی ربکا پیدا میکند و سپس وقتی که فونتین پس از کشف خیانت او با وی مواجه میشود. فیلم کمی با کشف یک جسد که ممکن است متعلق به ربکا باشد، افت میکند، اما این موضوع چندان مهم نیست. سی آوبری اسمیت در نقش کوچک خود به یاد ماندنی است بهعنوان وکیل مکسیم. نمای پایانی در یاد شما خواهد ماند، درست مانند اینکه ماندلای در ذهن خانم د وینتر دوم زنده خواهد ماند.
در حالی که "ربکا" در جوایز اسکار آن سال بهترین فیلم شد، بسیاری از تاریخنگاران سینما "خوشههای خشم" را بهعنوان فیلم بهتر ترجیح میدهند. من میبینم که این دو به نزدیک هم رده هستند و همچنین در انتخاب جین دارول برای بازیگر زن مکمل نسبت به خانم دانورز اندرسون بحث دارم. یک اشتباه بزرگ عدم نامزدی سندرز بود. نسخهی بیبیسی سالها بعد نیز بسیار خوب است و کمی بیشتر به رمان وفادار بوده و از دیانا ریگ بهعنوان خانم دانورز قابل دسترسیتر و بازی فوقالعادهای از فی دوناوی در نقش فلورنس بیتس بهرهمند است. آیا فکر میکنید مردگان بازمیگردند و زندگیکنندگان را تماشا میکنند؟
ربکا به کارگردانی آلفرد هیچکاک و اقتباسی از رمان دافنه دو موریه به همین نام است. از بازیگران آن میتوان به لورنس اولیویه، جون فونتین و جودیت اندرسون اشاره کرد. عکاسی آن توسط جورج بارنز انجام شده و موسیقی آن نیز توسط فرانز واکسمن ساخته شده است.
پس از ملاقات و ازدواج با مکسیم د وینتر (اولیویه)، خانم د وینتر دوم (فونتین) متوجه میشود که زندگی در املاک انگلیسی او، ماندرلی، بسیار ناخوشایند است زیرا خدمتکاران و خانه به او یادآوری میکند که همسر اول مکسیم، که مرگش همچنان یک راز است، چه بر سر او آورده است. چه بر سر اولین خانم خانه آمده است؟ آیا این زوج تازهعروسی میتوانند تحت سایه سنگینی که بر روی عمارت حاکم است، زنده بمانند؟
یک تریلر گوتیک عاطفی نزدیک به شاهکار، اولین فیلم آمریکایی آلفرد هیچکاک ممکن است گاهی کمی سطحی به نظر برسد، چیزی که خود او نیز به آن آگاه بود، اما ارزشهای تولید بالا هستند و داستان بهطرز فوقالعادهای به تصویر کشیده شده است. در درون داستان میتوانیم ویژگی معروف هیچکاک در عدم اعتماد به زنان را پیدا کنیم، اما در اصل، داستان یک زن جوان است که در سایه ترسناک همسر قبلی د وینتر زندگی میکند. حال و هوا غالباً بهعنوان پیشگویی تنظیم میشود، با درک کارگردان از دردهای روانشناسانه مواد منبع زمانی که عمل به خانه د وینتر در ماندرلی منتقل میشود. این فیلم بهطور قابلبحثی کمی طولانی است و خودداری هیچکاک، تا حدی بهخاطر نظارت دیوید او. سلزینک، مانع از آن میشود که فیلم به اندازه کافی آزاردهنده باشد.
برای ماندرلی، عمارت اینجا یکی از زیباترینهایی است که بر روی صفحه نمایش قرار گرفته است، زیرا هیچکاک و عکاس فوقالعادهاش، جورج بارنز، موفق میشوند گاهی آن را شگفتانگیز و زیبا نشان دهند و گاهی آن را بهعنوان یک کابوس عظیم به تصویر بکشند. این یک مورد فوقالعاده است که محیط اطراف بهعنوان شخصیتی اضافی عمل میکند. لورنس اولیویه درخششی چشمگیر دارد، حتی اگر بعداً بفهمیم که این نوع بازی بود که او میتوانست در خواب نیز انجام دهد. بازیگران پشتیبان نیز کارهای فوقالعادهای انجام میدهند، بهویژه با توجه به نقش سرد و ترسناک جودیت اندرسون بهعنوان خانم دانورز. اما به نظر من، این همیشه نمایش جون فونتین خواهد بود، او بهطرز فوقالعادهای نقش خانم د وینتر جدید را ایفا میکند؛ او میخواهد کار درست را انجام دهد اما نمیتواند و در نتیجه گاهی باعث عصبانیت میشود، اما در دقیقه بعد شما فقط میخواهید او را در آغوش بگیرید، زیرا او به شدت آسیبپذیر است، اما بهطرز زیبایی چنین است، این یک بازی درخشان در یک فیلم درخشان است.
پایان فیلم نسبت به رمان تغییراتی دارد و تقریباً موفقیت فیلم را که تا آن لحظه به دست آورده بود، مختل میکند. اکنون که به آن نگاه میکنیم، دشوار است که به تولیدکنندگان بخاطر تحمیل تغییرات بزرگ به آنچه در رمان فوقالعاده دو موریه فاش شده، نفرین نکنیم. اما فیلم با وجود پایان "رضایتبخش" توانسته است از آزمایش زمان عبور کند. این فیلم برنده جایزه اسکار بهترین فیلم شد و بارنز نیز برای بهترین عکاسی سیاه و سفید برنده شد و همچنین برای نه جایزه دیگر نامزد شد، از جمله بهترین کارگردان، بهترین بازیگر و بهترین بازیگر نقش مکمل. متأسفانه، نامزدی برای واکسمن وجود نداشت، اما نمره او شایسته یادآوری است به خاطر لحن احساسی که به خوبی با داستان هماهنگ است. ربکا، فیلمی بهطرز دلانگیزی زیبا که با مهارت فوقالعادهای بازی شده و تولید شده است. 9.5 از 10.
ما به تازگی این فیلم را در صفحه بزرگ در خانه سامرست در لندن تماشا کردیم. یکی از آن نمایشهای بیرونی - و اینکه باران بر روی صدها نفر از ما بارید هیچ اهمیتی نداشت (هرچند سبدها به شدت خیس شدند). اولیویه و جودیت اندرسون باورنکردنی در یک شراکت ترسناک بینظیر، این فیلم را بهعنوان موردعلاقه من از هیچکاک تبدیل میکنند. جون فونتین در انتقال آسیبپذیری ساده و دوستداشتنی "خانم د وینتر" دوم تبحر دارد و با دشمنی که نمیتواند به او غلبه کند، روبرو میشود و جرج سندرز تقریباً به اندازهای که در این چهار نفر نقش دارد، شوم به نظر میرسد و این دو ساعت تاریک، ترسناک و کاملاً جذاب سینما را تشکیل میدهد.
نکته: برای تماشا با زیرنویس چسبیده لطفا از برنامههایی مثل MXPlayer استفاده بفرمایید تمامی عناوین دارای زیرنویس چسبیده سافت ساب میباشند.
لینکهای دانلود با کیفیت فوقالعاده، فقط برای مشترکین ویژه!
بسیار زیبا از هیچکاک
این فیلم یه شاهکار تکرار نشدنیه سینمای فاخر هیچکاک واقعا بی رقیبه
از شاهکارهای کلاسیک سینما و وفادار تا حدود زیادی به متن کتاب
فیلم دیدنی و خوبیه. حتماً ببینید.